یه خورشید درخشان

مطالب اجتماعی، کانال تلگرام @starish_shop,اینستاsoheildeco

یه خورشید درخشان

مطالب اجتماعی، کانال تلگرام @starish_shop,اینستاsoheildeco

هستم

خوب ،سلام علیکم،میدونم زیاد غیبت داشتم،فقط نمیدونم چرا وقتی زیاد مینویسم خیلی تو چشم نیستم.بگذریم.قرار بود درباره مطلب قبلی صحبت کنم،مرگ خود خواسته،تازگی کتاب من پیش از تو رو خوندم،و البته چند تا فیلم و کتاب دیگه درباره این مطلب،البته انقدر ساده نیستم که فک کنم همش مثل اون فیلماست.ولی ، ...بهش فکر میکنم ولی دلم نمیخواد درباره اش حرف بزنم.بگذریم.

مادر رو بردم یه دکتر جدید،انصافا دکتر بسیار خوبی بود،خیلی آزمایش و معاینه انجام داد.آخرش هم گفت که اضطراب و افسردگی باعث مشکل شده .داروها رو عوض کرد.مادر با این داروها راحت تره ولی متاسفانه لرزش ادامه داره،البته داروهای پارکینسون رو هم مصرف نمیکرد.

حالا فعلا داریم ادامه میدیم.

پیج اینستا رو خیلی ها فالو میکنن،ولی اغلب صفحه خصوصی دارن،یا به زبون روسی هست،نه من به انگلیسی چیزی مینویسم نه اونا ،در نتیجه فقط از زیبایی کارای همدیگه لذت میبریم ، ولی ارتباط صفر،خوب اینم یه جورشه.

از وقتی تو اون شرکت کار کردم،انرژی درونیم کم و کمتر شد،احتمالا بخاطر این که پر از انرژی منفی بود،دو تا گلدون هم اول کار داشتن که به مرور زمان هر دو پژمرده شد.دیگه دست و دلم به کارای هنری نمیرفت.بعد هم که مشکل زانوم پیش اومد و دیگه نرفتم.با ورزش و استراحت و زنجبیل خدا رو شکر بهترم.هر چند هنوز دستم به رنگ نخورده.

با پسر بزرگم قهر کردم،اول من قهر کردم بعد اون قهر کرد،حالا هم تو تلگرام بلاکم کرده.

حوصله آشتی کردن هم نداریم جفتمون.به نظرم وقتی آدما همدیگه رو خیلی دوست دارن زخمشون کاری تره.

افتادم تو لباس ها و وسایل خودم و خونه،کلی بیرون دادم،بخشیدم ،دور ریختم،و حالا بسیار خوشحال و سبک بالم،فقط اشکالش اینه که جو گیر میشم،یه وقت میبینید چیزایی که لازمم بود هم بخشیدم.حالا اونم بعدا فکرش رو میکنم.خیلی وقتا بدون این وسایل هم میگذره.

یاد گرفتم تو موبایلم پلی لیست درست کنم،حالا همش در حال کار کردن موسیقی گوش میدم،پلی لیستم هم با مزه است از سلطان قلب ها و شجریان و ساسی مانکن همه رو دارم،فقط رپ ندارم .

یه کتاب خوندم به نام قلعه مالویل نوشته روبر مرل،اولش حدود 30 صفحه بشدت خسته کننده بود ولی بعدش خوب بود.


دیگه چیزی یادم نیست که بنویسم.

نظرات 9 + ارسال نظر
آبگینه یکشنبه 14 آذر 1395 ساعت 14:34 http://abginehman.blogfa.com

چطور ممکنه بتونی با جگرگوشه ات قهر کنی!!! پسرتون چه جسارتی داشته شمارو بلاک کرده

ما خیلی با هم قهر میکنیم،بیشتر با پسر بزرگه،شاید چون ازش بیشتر توقع دارم،ولی اون نامردی کرد بلاک کرد،ما قهرامون اینجوریه که با هم حرف میزنیم،فقط بگو بخند نداریم.

مینو پنج‌شنبه 15 مهر 1395 ساعت 17:05 http://milad321.blogfa.com

رسیدن بخیر سهیلا خانم جان
اینستا هم اتفاقات با مزه ای میافته.یک عکس از جلد یک کتاب فارسی زبان گذاشته بودم،یک خانم خارجکی لایک کرده.تصویر هم نداشت.!
قهر با پسرها هم گاهی لازم و واجب است.هفتهای یکبار به پسر بزرگم تلفن میزنم، فکر نمیکنم اگه من تلفن نزنم،اون اقدامی بکنه.سهیلا جان اگه وضع جسمیم اجازه میداد، دلم میخواست میرفتم یک شهر دوری تنها زندگی میکردم.

فک کنم ما پسر دارا بیشتر دلمون میگیره مینو جان،خدا حفظشون کنه و انشاله که بهشون نیاز نداشته باشیم.

فریبا سه‌شنبه 13 مهر 1395 ساعت 15:20

منم هر روز سر می زنم ببینم تازه چی نوشتی.

ممنون،دوست با وفای من .

همطاف یلنیز سه‌شنبه 13 مهر 1395 ساعت 06:44 http://fazeinali.blogfa.com/

سلام سلام
یعنی علیک سلام و رحمه الله
امان از این افسردگی... والا این اواخر علت اغلب دردها و نارسایی های جسمی من رو پزشکان محترم افسردگی ذکر نمودند، همچین آرام و بی سرو صداست که خودمم باورم نمی شود افسرده باشم
برای اینستا منم چند فالوور خارجکی دارم. به قول شما همین لذت بردن از هنر دست یکدیگر خوبست منتهی گاهی اشخاصی فالو می کنند که هیچ سنخیتی با هم نداریم گویا صرفا برای معرفی پیج فالو کردند
الحمدالله درد زانو رو مهار! کردید. این اواخر منم چند حرکت ورزشی رو تکرار می کنم بیشتر برای تقویت عضلات پا و گردن است. انقباض و انبساط و ...
برای شازده پسر هم... موافقم دلگیری از نزدیکان سختتر رفع می شود.
حرف از کتاب شد... چند کتاب در لیست خواندن دارم که همه رو هم می خواهم همین چندروزه بخوانم...که نمی شود یکی از بهترین سرگرمی هایم خواندن کتاب است خوو

ممنون همطاف جان،متاسفانه افسردگی بیماری موزی هست،و در زندگی شهری هم بسیار دیده میشه.کتاب خوندن بهترین کار دنیاست،

سُهیلآ یکشنبه 11 مهر 1395 ساعت 13:41 http://fortuna.blogfa.com/

سلام

ان شاالله روز به روز بهتر بشن و سلامت
افتاب سلامتی بتابه به تک تک سلول هاشون



خدا براتون حفظشون کنه و سایه شون بالا سرتون باشه

ممنون به دعای شما دوستان.

Miss.khorshid یکشنبه 11 مهر 1395 ساعت 11:05

سلام سهیلا بانو
خدا رو شکر بابت یافت شدن یک دکتر خوب. چند مطلب در مورد اون دفتر کار خدماتی نوشتین واقعا روحیه ی خاصی میخواد این مدل کارها. من به شخصه با قهر کردن موافق نیستم میکم آدمها باید باهم حرف بزنن. ولی میدونم بعضی وقتها سخته....چه خوب انگار خونه تکونیه پاییز رو انجام دادین.ان شالله اوضاع بر وفق مراد باشه خانم

ممنون،بله قهر خوب نیست ولی بعضی وقتا خوبه که آدم ها از هم فاصله بگیرن و به کاراشون فکر کنن.

زیبا شنبه 10 مهر 1395 ساعت 22:32

سلام مهربون.

اشتی کنی زود زود با پسرک..
چقد این سبک بالی خوبه بعد از خلوت کردن خونه

ممنون،آره سبک بالیش خیلی خوبه،انگار تو مغزم جا گرفته بودن.

مامان فرشته های شیطون شنبه 10 مهر 1395 ساعت 13:16

سلام دوست جون بنویس زیاد هم بنویس انرژی میگیرم ازت

ممنون رفیق با وفا.

نوشا شنبه 10 مهر 1395 ساعت 10:41

سلام
من عاشق نوشته های تو هستم
چه کم نوشته باشی چه زیاد من مشتری هستم
خاموش میخونم ولی
الهی مامان همیشه سلامت باشن
با پسر بزرگه هم به جاهای خوب خوب میرسید ان شاالله
قهر همیشه بد نیست
گاهی فرصتیه برای احیا روابط و بهینه کردنشون
خیلی گلی
خیلی ها

ممنون عزیزم،که میخونی و هستی ،

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد