ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
روزنامه جوان/ در اوایل امسال و درست زمانی که هنوز فروردین 94 به پایان نرسیده بود مدیرکل آمار و اطلاعات جمعیتی سازمان ثبت احوال کشور با ارائه آماری در مورد 14 روز ابتدایی سال 94 نسبت به مدت مشابه آن در سال 93 نرخ چهار واقعه حیاتی ولادت، ازدواج، طلاق و فوت را اعلام کرد که تماماً با افزایش روبهرو بودند. در میان این چهار واقعه حتماً طلاق بیش از هر مورد دیگری مورد توجه بود زیرا علیاکبر محزون با اشاره به آمار طلاق در تعطیلات نوروزی گفته بود «در این مدت 2 هزار و 476 واقعه طلاق در کشور ثبت شده که 2 هزار و 186 واقعه در شهرها و 290 واقعه در روستاها به ثبت رسیده است.» 2 هزار و 476 طلاق در 14 روز خیلی نگرانکننده بود زیرا در بهترین روزهای سال که همه ایرانیان به جشن و دید و بازدید مشغول بودند در هر روز 177 زوج از هم جدا شدند و کاشانهای را ویران کردند؛ اتفاقی که تمام مسئولان را بر آن داشت تا به هر طریق ممکن راهی برای جلوگیری از طلاقهای توافقی و غیرتوافقی بیابند. در همین راستا روز گذشته معاون اجتماعی و پیشگیری از وقوع جرم قوه قضائیه گفت، میتوان با کسب گواهی سلامت جسمی و روانی زوجین قبل از ازدواج از بسیاری از طلاقها جلوگیری کرد. وضعیت طلاق در ایران بسیار نگرانکننده شده و هر روز آمارهای تازهای درباره جدایی زن و شوهرها منتشر میشود و هر جا که حرف از آسیبها و مشکلات اجتماعی است، پای طلاق هم در میان است. چند ماه پیش بود که سازمان ثبت احوال در آماری اعلام کرد در سال گذشته در هر ساعت ١٩ خانواده در ایران از هم پاشیده و بچههای زیادی با نام «بچههای طلاق» به جامعه معرفی شدهاند. کارگاههای آموزشی چاره کارند؟ با اینکه اعداد و ارقام نشان میدهند طلاق در ایران با سرعت زیادی در حال تاخت و تاز است اما با نگاهی به عملکرد و خروجی سازمانها و نهادها چنین استنباط میشود که آنها هنوز بر عمق فاجعه و دردی که جامعه را فراگرفته است، اشراف ندارند. روز گذشته معاون اجتماعی و پیشگیری از وقوع جرم قوه قضائیه با اشاره به راهاندازی مراکز مشاوره در دادگاههای خانواده گفت: برای اینکه زوج را از تصمیم برای طلاق منصرف کنیم و این انصراف عمیقاً در ذهن آنها ایجاد شود در حال راهاندازی مراکز مشاوره با توجه به قانون حمایت از خانواده هستیم که آییننامه این مراکز هم تدوین شده است. محمدباقر الفت مشکلات مالی، مشکلات ناشی از مسائل روانی، اعتیاد و نداشتن مهارتهای زندگی مشترک را از جمله مواردی دانست که کارشناسان این حوزه به عنوان علتهای اساسی طلاق احصا کردهاند. وی در همین راستا با اشاره به برگزاری کارگاههای آموزشی برای مشاورین استانها ادامه داد: «بر اساس این موضوعات سه کارگاه آموزشی در استانهای مازندران، فارس و یزد با حضور نمایندگان تمامی استانها برگزار میشود که دو مورد از اینها تاکنون برگزار شده است.» سلامت جسم و روان اثبات شود معاون پیشگیری قوه قضائیه که با میزان گفتوگو میکرد، به موضوع بررسی سلامت دختر و پسر قبل از ازدواج اشاره کرد و گفت: «ازدواج و انعقاد عقدنکاح یکی از اعمال حقوقی است لذا ما نمیتوانیم مانع انجام اعمال حقوقی شویم چون این حق افراد جامعه است اگر قرار باشد مانعی یا عامل محدودکنندهای در مسیر انعقاد عقد ایجاد کنیم باید این محدودیت توسط قانونگذار صورت بگیرد.» وی تأکید کرد: «البته بر پایه تحقیقات کارشناسان، گواهی سلامت نباید محدود به سلامت جسمی باشد بلکه وقتی صحبت از سلامت به میان میآید باید هم سلامت جسمی و هم سلامت روانی مد نظر قرار گیرد.» الفت اضافه کرد: «اگر بخواهیم از طریق قیاس مستنبطالعله گواهی سلامت را به سلامتهای روانی هم تعمیم دهیم این سؤال را مطرح میکنیم که اساساً چرا باید گواهی سلامت گرفته شود؟ در پاسخ تصریح میشود که ضرورت این اقدام برای جلوگیری از به خطر افتادن سلامت طرف دیگر است. بر همین اساس نیاز به گرفتن گواهی سلامت روانی نیز کاملاً مشهود است چراکه اگر یکی از طرفین، سلامت روانی نداشته باشد یا به مهارتهای زندگی مشترک آگاه نباشد، شاید به حیات جسمی طرف مقابل ضرری وارد نشود اما سلامت روانی او را از بین برده و حیات اجتماعی او را متزلزل خواهد کرد. پس این علت در هر دو سلامت جسمی و روانی مشترک است و میتوان این مقررات را به مسائل روانی تسری داد.»
خبر خیلی خوبیه .ولی باتوجه به این که ملت ما طفلکا همه مشکل دارن دیگه قید ازدواج رو باید بزنیم.
سلام سهیلا خانم
خوش برگشتید بعد از یک سکوت طولانی
خوبه که به داشتن شرایط لازم برای ازدواج تاکید بشه ولی فکر نمی کنم علت عمده طلاق ها یک بیماری جسمی یا روانی باشه. هست ولی نه همیشه.
پایه ازدواج های ایرانی لرزانه و این ربطی به سلامت نداره! من به همسن های خودم و همکلاسی هایم در دبیرستان نگاه می کنم یا همکارانم در اولین سالهای اشتغال در ایران تنم می لرزه از فکر کردن به شماره تمام کسانی که جدا شده اند.
ایراد جای دیگه است و در فرهنگ که هیچکس نمیخواد بهش اعتراف کنه. هر چی نباشه فرهنگ ایرانی اسلامی برتره و بی عیب و فاسدها غربی ها هستند!
سلام .ممنون. منم همینطور فکر میکنم .از پایه مشکل داریم.