ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
31 |
مجرمی را با چشمانی بسته در حضور مجرمی دیگر نشاندن و با بریدن شاهرگ دستش او را به مجازات رساندند.
در این هنگام نفر دوم با چشمان خود شاهد مرگ او بر اثر خونریزی شدید
بود.سپس چشمان نفر دوم را نیز بستند و این بار شاهرگ دست وی را فقط با
تیغهای خط کشیدند و در این حین کیسه آب گرم نیز بالای دست وی شروع به ریختن
می کرد این در حالی بود که دست او به هیچ وجه زخمی نشده بود.
اما شاهدان یعنی پزشکان و روانشناسان با کمال ناباوری دیدند که ...
مجرم دوم نیز پس از چند دقیقه جان خود را از دست داد چراکه او مطمئن بود
که شاهرگ دستش به مانند نفر اول بریده شده و خونریزی می کند.
ریخته شدن خون را نیز بر روی دست خود حس می کرده است.
در واقع تصویر ذهنی او چنین بوده که تا چند لحظه دیگر به مانند نفر اول هلاک می شود و همین طور هم شد.
این نشان می دهد که دستگاه عصبی ما با توجه به آن چه فکر می کند یا خیال می کند که حقیقت دارد واکنش نشان می دهد.
دستگاه عصبی ما تجربه خیالی را از تجربه واقعی تمیز نمی دهد.
در مورد فوق با توجه به اطلاعاتی که از ناحیه مغز در اختیار او قرار می گیرد واکنش نشان می دهد.
این یکی از قوانین اولیه و اصولی ذهن است. در واقع این طوری ساخته شده ایم.
ازشما میخوام که لحظه به لحظه مراقب گفته ها، فکرها و حرفای دلتون باشین. مواظب باشین که به خودتون چی می گین.
هیچ وقت نگین که چرا زندگی من این جوری...
همه چی دست خود ماست و این مائیم که زندگی مونو به ویرونه ای تبدیل می کنیم یا به قصری زیبا
نکته ی خیلی خوب و واقعی بود سهیلا جونم
امیدوارم کامنت ثبت شه
دلم برات تنگ شده
منم همینطور عزیزم
فدات دوست خوبم بسیار متن خوبی بود به دلم نشست و هم اینکه می خوام به کار بگیرمش اساسی
الان برای پسر بزرگه خوندم خیلی خوشش اومدمطالب خوشگلت رو برای من هم اگه تونستی بفرست به همین پست الکترونیکی
البته اگه دوست داشتی و زحمتی نداشت برات
اگر یادم بمونه حتما مریم عزیز. مطالب بدرد بخور رو سعی میکنم برای همه بفرستم
ممنون دوست عزیز