-
درد
دوشنبه 26 شهریور 1403 11:28
دارم یه کتاب صوتی گوش میدم به اسم مسئله مرگ و زندگی،درباره زندگی اروین یالوم.فکر میکردم از دنیا رفته،ولی هنوز هست،۹۲ سالشه .خیلی کتاب غمگینی هست، و البته جالب، با توجه به این که خودم درد سرطان و شیمی درمانی کشیدم، گوش دادنش برام دردناک بود. البته دو بار دردناک،یکی بخاطر شرایط سخت بیماری و درمان،اون یکی بخاطر امکانات...
-
درون گرایی
پنجشنبه 15 شهریور 1403 09:56
متاسفانه،یا خوشبختانه، آدم درونگرایی هستم .در نتیجه، چیزای معمولی که همه میدونن، نمیدونم.چیزای مهم که تو فضای مجازی، یا کتاب ها هست، رو خوب میدونم. بعد میبینم چیزی که تازه فهمیدم ، همه مدت ها قبل، فهمیدن . مثلا همیشه از چربی زیاد پوست صورتم شاکی بودم،هر چقدر هم میشستم، دوباره با شدت بیشتری، چرب میشه .بعد فهمیدم پوستم...
-
بابا برقی
شنبه 20 مرداد 1403 22:19
کاش این خونه های وسیع بالا شهر رو،بهشون قسطی،سلول خورشیدی میدادن،کارخونه ها و صنعت هم همینجور.بار شبکه کم میشد.بعد یه فکری برای اصلاح وضع برق میکردن.برق ارزون داشته باشیم،زمستون هم میشه باهاش تولید گرما کرد،و بار شبکه گاز کم بشه.این همه انرژی خورشیدی،داره حروم میشه .وسایل مردم تو بی برقی و زیاد و کم شدن ولتاژ،میسوزه .
-
گوشواره
شنبه 30 تیر 1403 18:33
خدا رو شکر،قصه گوشواره تموم شد. رفتم خود دکتر،در آورد،البته به خون جگر.
-
جایگزین پرده
شنبه 30 تیر 1403 08:17
خانه عناوین مطالب تماس با جدیدترین یادداشتها همه جایگزین پرده *** ... دلتنگی سوم دو روز اول بایگانی تیر 1403 1 فروردین 1394 3 اسفند 1393 3 جستجو آمار : 40 بازدید Powered by Blogsky جایگزین پرده یادتونه برای پرده،غر غر میکردم.حالا یه برچسب هایی پیدا کردم،زدم روی شیشه ها.جلوی نور زیاد خورشید رو میگیره،ولی میشه از...
-
من و لوسی
پنجشنبه 28 تیر 1403 08:45
خاطرات گذر از فوبیای گربه،به عشق گربه شدن رو،در یه کانال تلگرام نوشتم،به نام من و لوسی. اگر دوست دارید،ملحق بشید. https://t.me/mano_lucy
-
درد کوچک و بزرگ ۲
پنجشنبه 28 تیر 1403 08:42
گذشت تا چند ماه قبل،موضوع رو تو یه گروه دوستانه،مطرح کردم.گفتن اشتباه گوش رو سوراخ کردن،و اگر بری دوباره سوراخ کنی،درست میشه .رفتم با شجاعت،گوش رو دادم دست یه آقای دکتر،و مجدد،سوراخ کردن. سوراخ گوش،عالی شد،اما... گوشواره میخی که زدن،در نمیاد.خیلی سفته . تقریبا سه هفته است تو خانواده،همه به گوش من آویزان شدن،حتی همسر...
-
درد کوچک بزرگ
پنجشنبه 28 تیر 1403 08:38
اومدم یه چیز خنده دار،ولی گریه دار بنویسم براتون.لطفا اگر راه کاری دارید،بهم بگید.اول یه تاریخچه بگم. پدر خدا بیامرزم،از زینت های زنانه،بدش میومد،مخصوصا گوشواره .حالا فکر کنید،کی عاشق گوشواره بود.من من کله گنده.بعد تو سن پانزده سالگی،دو تایی با دوستم،رفتیم گوش سوراخ کردیم.یکی از گوش هام از اول،بازی در آورد. عفونت...
-
وبلاگ
پنجشنبه 17 خرداد 1403 13:56
وا،نصف پست صبحم نیست،کی برده،بیاره بذاره سر جاش.
-
روزمره
پنجشنبه 17 خرداد 1403 09:55
سلام به روی ماهتون به چشمای سیاهتون.خبر جدید،این که هوا خیلی گرمه . دیگه این که با پیشی،خیلی پیشرفت داشتیم.هنوز برنامه توالت گردی رو داریم،میره میشینه دم در توالت،به من نگاه میکنه،یواش میو میکنه،چون همسر دعواش میکنه،میگه اون جا که جای گردش نیست.یه جوری که بین خودمون دو تا باشه،نگاه میکنه به در توالت،یه نگاه به من،یه...
-
لوسی و مگس
جمعه 10 فروردین 1403 11:59
لوسی مارمولک میگیره،سوسک میگیره،به مگس که میرسه،فرار میکنه،یه رفتارهایی از خودش نشون میده،من به عنوان صاحبش،خجالتم میاد ، آنچنان با دیدنمگس بالا و پایین میپره فرار میکنه،انگار اژدهای هفت سر دیده .
-
پزشکی،هنرمندی ۱
جمعه 25 اسفند 1402 21:05
یادمه،اون قدیما،یه سال پیاز کمیاب میشد،همه کشاورزا،سال بعد،پیاز میکاشتن،بعد سال آینده پیاز داشتیم،سیب زمینی کم بود.و همینطور،ادامه میدادیم.در صورتی که اگر کسی هنر آینده خوانی داشت،وقتی همه پیاز میکاشتن،باید سیب زمینی میکاشت،سال بعد به قیمت طلا،میفروخت . حالا چه ربطی داره.میگم براتون. همیشه فکر میکردم،ما تو همه قسمت ها...
-
منطقه گردشی
شنبه 12 اسفند 1402 18:45
دو تا جا تو خونه ما،برای پیشول،قدغن هست.حمام ،و توالت ایرانی. یکی دو بار،حمام رو رفته،چون درش رو باز میذاریم رطوبت نمونه،گاهی یواشکی میره تو وان،قایم میشه ما هم که نمیبینیم،صفا میکنه،تمام شامپوها و بدن شو ها رو بو میکنه،بعد میبینیم دو تا چشم عسلی یواشکی داره نگاهمون میکنه،که با اخم ما،میدوه میاد بیرون،انگار نه انگار....
-
سوسک
جمعه 4 اسفند 1402 08:32
پیشی علاقه شدیدی به سوسک داره،وقتی میبینه تا مدت ها باهاش بازی میکنه،وقتی همسر میکشه سوسک ها رو، تا مدت ها راه میره غر میزنه .هفته قبل براش دو تا سوسک پلاستیکی خریدم.یکیش رو با نخ قرقره،بستم و میکشیم روی زمین،چقدر خوشحال بود و بازی میکرد.بعد هم زیر رومیزی قایم کردم برنداره.گفتم ممکنه بخوره.بلا نگرفته پیدا کرده بود،و...
-
پیشی
یکشنبه 22 بهمن 1402 05:45
دیروز قرار بود یه غذای جدید برای پیشی امتحان کنیم. این پیشول خان،خیلی مغروره،یعنی اصلا برای غذا، هول نمیزنه،ظرف غذاش خالی باشه،با گردن برافراشته،مثل خدایان مصری،مینشینه بالای سر ظرفش،زل میزنه به من و همسر . دیروز ظرفش خالی بود،چون میخواستیم غذای جدید براش امتحان کنیم،ببینیم اگر دوست داره و میخوره،بازم بگیریم.تقریبا،یه...
-
نمیپرسی تو احوالمو زمونه چید پر و بالمو
جمعه 13 بهمن 1402 14:03
حالم که خوب نیست،یا میخوابم،یا تو آشپزخانه خمیر درست میکنم و شیرینی و پیتزا و پیراشکی میپزم. گاهی وقتا هم انقدر راه میرم که میرسم به ته دنیا. الان یه یخچال پر از شیرینی و پیتزا و پیراشکی داریم. هوا هم انقدر سرده،پیاده روی هم کنسله. کمرم هم درد گرفته،حالم بهتر شده
-
پرده
دوشنبه 2 بهمن 1402 22:31
من بفهمم کی پرده رو اختراع کرده،یه خدا بیامرزی براش بگم،آخه رو چه حسابی،این همه پارچه،باید آویزون کنی،بعد هر سال در بیاری،بشوری،دوباره آویزون کنی،آخه چه کاریه.پدرم در اومد.باید یه چیزی باشه سبک،کم حجم گوگولی شستنش راحت باشه،نصبش راحت تر .آب هم کم مصرف کنه،این همه پارچه،اول تو وان خیسوندم،بعد سنگین شد.پدرم در اومد تا...
-
مشکل حل شد
دوشنبه 2 بهمن 1402 05:43
به دوستان بلاگفا،دسترسی پیدا کردم.مشکل از خرس من بود .
-
بلاگفا
سهشنبه 26 دی 1402 07:53
دوستان،بلاگفا کلا تعطیل شد؟ چی شده،اصلا نشون نمیده.
-
من و هایده
سهشنبه 26 دی 1402 07:45
چند وقت بود،احساس میکردم دستگاه گوارشم مشکل داره،به عادت غلط همیشگی،هی طولش دادم،بعد رفتم دکتر،مثل همیشه ،آندو و کولو،دوستانی که انجام دادن میدونن چه خبره ،روز قبلش درست مثل جهنم هست.یه پودر بدمزه رو تو آب حل میکنی،انقدر میخوری،تا جونت دربیاد .چند تا هم قرص، برای بعضی ها شیاف،یعنی از اینطرف میخوری،از اونطرف،دستشویی ....
-
طب سنتی ۲
دوشنبه 18 دی 1402 20:30
تجربه بعدی درباره اگزمای دستم بود،اگزمای شدید داشتم،وحشتناک،پوست پوست،زخم،اصلا یه وضعی،از این دکتر به اون دکتر،پماد،قرص.همش موقتی بود.دوباره برمیگشت. یه خانمی اومده بود برای کمک در کار خانه،برگشت گفت،یه کم حنا بریز تو آب،دستت رو بذار توش.اینم مثل آب روی آتش بود. درسته کف دستم حنایی شد،ولی جوش ها خشک شد،پوست جدید...
-
طب سنتی ۱
چهارشنبه 13 دی 1402 12:58
دوستان امروز میخوام یه بحث جدی رو پیش بکشم،طب سنتی،طب جدید. وقتی پسر اولم دنیا اومد،علاوه بر دل درد،رنگمدفوعش سبز بود،تا مدت ها،دکتر اطفالمون ،خیلی به روز بود،ترنجبین،آب قند و آب نبات رو ممنوع کرده بود،منم گوش میدادم،ولی میدیدم این بچه،دفعش درست نمیشه. یه روز،یواشکی،یه آب نبات خیلی کم شیرین دادم بهش .مثل آب روی آتش...
-
گربه ۲
شنبه 2 دی 1402 10:48
یه عروسک دوستم برای گربه سیاه ما آورد،یه نگاه بدی کرد،رفت،اصلا محل نداد بهش.حالا ببین مخمل،بغلش میکنه و میخوابه. دو تا گربه دیگه هم بود،این مظلومه،هیچی نمیگه،بردمش تو اتاق،جدا بهش دادم.اونا نخورن سهمش رو. بعد جمعه دیدم سرفه میکنه،انگار آسم هم داره طفلکی.همش میگم،آخه تو،توی خیابان،چیکار میکردی.تو گربه خونگی هستی. آخه...
-
گربه
دوشنبه 27 آذر 1402 10:11
بچه ها یه قصه بگم.ما برای خونه پسر بزرگه،یه گربه میخواستیم.هی رفتیم تو این پیج های واگذاری،بالا و پایینش کردن،بیچاره ،انگار میخواستن بهش زن بدن،چون مجرد بود،ندادن بهش. بعد با دو تا گربه ،تو محوطه خودمون خیلی رفیق بود،همیشه بهشون غذا میداد،بازی میکرد. پسرم گربه نارنجی خیلی دوست داره،یکیشون نارنجی بود. گفتم همین رو...
-
ضد آفتاب
شنبه 4 شهریور 1402 14:35
سلام بر دوستان گل،امروز رفتم بالای منبر.دیروز یه سریال میدیدم،به اسم ، Lie to me سریال بسیار خوبیه،اینا اومده بودن تو یه جای گرم،انقدر کرم ضد آفتاب زده بودن روی بینی شون،که سفید بود،یعنی چند برابر نقاط دیگه صورت . دیدم ای دل غافل،ما به همه جای صورتمون،مساوی کرم میزنیم . در صورتی که بینی چون برجسته تره،بیشتر و شدید تر...
-
کنار تو درگیر آرامشم
شنبه 28 مرداد 1402 09:14
یه استعداد جدید در خودم کشف کردم.استعداد نان پزی، حالا نمیدونم استعداد هست یا نه،ولی خیلی برام لذت بخش هست .اون خمیر مایه ،آرد ،پف کردنش،بعد ورز دادن خمیر،همش مثل معجزه میمونه ،و در آخر نتیجه کار، فوق العاده است . من گفتم چرا دوران کرونا همه نان میپختن،طبق معمول بازم دیر گرفتم. از امروز شما با یک سهیلای جدید،رو به رو...
-
دارو
شنبه 21 مرداد 1402 05:13
سلام،دوستان،هر وقت دکتر میرید،دارو میگیرید،بشینید با حوصله،بروشور ها رو بخونید،یا گوگل کنید،بدونید داروتون چیه،حتی بنویسید تو یه لیست،هیچ کس ،به فکر کسی نیست،خودتون به فکر خودتون باشید. کلا یه لیست از داروهایی که میخورید،داشته باشید.
-
گرو کشی
چهارشنبه 18 مرداد 1402 08:09
اومدم غر غر کنم برم.دیروز مهمونی دوستانه داشتیم با عده ای از دوستان،ساعت ۱ قرار تو رستوران. البته هر کس مهمون جیب خودش بود. بعد اول،قرارمون ۱۲ بود،تو رستوران،چند تا از دوستان،گفتن نماز بخونیم،بعد بیاییم .شد ساعت ۱،تو رستوران هم نیم ساعتی طول میکشه تا غذا آماده بشه، حالا کسی که ساعت ۷ صبح صبحانه خورده،ناراحتی گوارشی...
-
دارو،بیماری
یکشنبه 4 تیر 1402 09:20
چند وقتی بود، از سر کنجکاوی ،یه پیج رو دنبال میکردم ،که خانمی هست، مبتلا به ام اس. خودش و اطرافیانش ،به این افتخار میکردن که با ورزش و تغییر سبک زندگی ،تونستی بیماریش رو مهار کنه .یه سوال، ما در عهد بوق زندگی میکنیم ،اوسکولیم ؟ چه خبرتونه . دیروز خوندم چون داروهاش رو مصرف نکرده ،به اعصاب چشمش آسیب وارد شده، عزیزان...
-
درس جدید
شنبه 3 تیر 1402 09:18
بچه ها یه چیز جدید یاد گرفتم،البته شما شاید بلد باشید. قبلا ،برای خودکشی در زبان انگلیسی،committed suicide, به کار میرفت. فعل committed برای جرم بکار میره،الان این فعل رو تغییر دادن،چون خودکشی بیماری هست،جرم نیست،الان میگه die by suicide گفتم شما هم بدونید.