یه خورشید درخشان

مطالب اجتماعی، اینستا گرام soheildeco

یه خورشید درخشان

مطالب اجتماعی، اینستا گرام soheildeco

تاکسی نوشت


امروز تو تاکسی راننده درددل میکرد که 18 ساله با زنم زندگی میکنم شش

ماهه منو با سه تا بچه اش گذاشته رفته .زنم معلمه و ناراحته که چرا تو این

مدت حقوقشو تو خونه خرج کرده. من تو خونه غذا میپختم و همه کار خونه با

من بودو خانم فقط کتاب میخونده . گفتم اگر انقدر تو خونه بی خاصیت بوده


چرا ناراحتی ولش کن بره زندگیشو بکنه شما هم زندگیتو بکن .خندید . موقع

 پیاده شدن دوباره پرسید واقعا ولش کنم .گفتم اگر 18 سال باهاش زندگی

 کردی شش ماهم هست گذاشته رفته و شما هنوز نفهمیدی از چی

ناراحته که زندگیو سه تا بچه رو ول کرده ولش کن شاید بقیه زندگیش بهتر

بشه بیچاره . باز هم خندید و گفت فهمیدم چشه دارم خودمو درست میکنم .

 دیگه چیزی نگفتم .به نظر شما مشاوره خوبی بود یا نه ولی خودمونیم مردک

 داشت پس میافتاد از صراحت لهجه مسافرش فک کنم دیگه قدر زنشو

بیشتر بدونه و به زودی آشتی کنه .(مشاور خانواده :هیولای درون .دلم

میخواست همچی میزدمش که نفهمه از کجا خورده مر... بی... زنم میشینه

کتاب میخونه لابد سه تا بچه رو هم خودش زاییده بود مر...حیف که مشاورا

نمیتونن دست به یقه بشن)  این نوشته مال بلاگفا بود سال 91

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد