ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
31 |
موضوع انشا
شب یلدای خود را چگونه گذراندید.
ساعت 7 بود که به خانه رسیدم . ازصبح کمی فین فین داشتم . به خانه که رسیدم دیدم پسر کوچیکه چند برابر من فین فین میکند . پس بساط بخور آویشن را رو به راه کردم . گل پسر نالان در رختخواب افتاده بود . در بازجویی های دقیق کاشف به عمل امد که عرق داشته لباسهایش را در اورده و بین دو کتفش شدیدا اسپاسم دارد و گرفته است . با پماد رزماری به سراغ این یکی رفته و پس از کمی مالش و بستن عضو مزبور گل پسر را به رختخواب فرستادیم . البته بسیار اصرار کردیم که به مطب دکتر برود ولی افاقه نکرد . از آن طرف آقای منزل به مطب دکتر جراح دندان پزشک رفته بود و جراحی لثه انجام داده بود . یک لیوان شیر سرد هم برای آقای منزل بردیم . البته در همان حال که این کارها را انجام میدادیم به بینی سرخ و ورم کرده پسر کوچیکه و آخ و ناله های پسر بزرگه میخندیدیم . خیلی وضعیت با مزه ای برای شب یلدا بود . خدا رو شکر که خوش گذشت . همین که دور هم بودیم خوب بود .
الهی
این ویروس لعنتی همه جاییه
انشالا که بهتر شدن
شب یلدا همه مدلش خوبه
اره همه مون خرابیم . با آلودگی هوا هم بدتر میشیم
خدا رو شکر که خوش گذشت منم دخترم شدید مریض بود .
ممنون . انشاله که بهتر شده
شکر خدا کسالت ها در حد جزئی و رفع شدنی بودند و شب یلدا حداقل همه دور هم بودید
پاینده باشین
دور هم بودن خیلی خوبه . اینو وقتی گل پسر سربازی بود عمیقا فهمیدم
خدا رو شکر برای دور هم بودن....
همینطوره. خدا رو شکر