یه خورشید درخشان

مطالب اجتماعی، اینستا گرام soheildeco

یه خورشید درخشان

مطالب اجتماعی، اینستا گرام soheildeco

نوروبیون

رفتم آمپول تقویتی بزنم دو تا خانم جلومون بودن . هر دو هم با شوهرشون.

اولی با شوهرش رفت تو و اینقدر ناله های جانسوز کرد  و وای وای کرد که ما اگه از قبل خانم پرستارو نمشناختیم فرار میکردیم.

دومی که رفت زود اومد بیرون . گفتم تموم شد گفت اره . رفتم تو و از خانم پرستار پرسیدم خانم اولیه چه آمپولی زد .

گفت همین نوروبیون تقویتی. گفتم ای بابا من فک کردم چی زده .

گفت این خانمه همین طوریه . به نظر میاد از ماها هم موفقتره.

( آخه نمیدونید شوهره چه جوری نازشو میکشید و مواظبش بود.)

نظرات 2 + ارسال نظر
لیلی جمعه 23 اسفند 1392 ساعت 13:28 http://khodnevedht.blogfa.com

این خانومه خیلی سیاستمداره....

نمیدونم یعنی در دراز مدت هم جواب میده؟

عاصی شنبه 10 اسفند 1392 ساعت 08:10

یعنی اینجوری خوبه؟؟ ناز کنیم خودمونو بزنیم به مریضی؟؟

فک کنم بعد چن وقت دیگه نخرن . شاید هم بخرن . نمیدونم من که بلد نبودم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد