یه خورشید درخشان

مطالب اجتماعی، اینستا گرام soheildeco

یه خورشید درخشان

مطالب اجتماعی، اینستا گرام soheildeco

سفرنامه

با سلام خدمت دوستان عزیزتر  از جان که خیلی دلم براشون تنگ شده.

یادتونه پارسال یه سفر کیش رفته بودم که از این هتل های ارزون بود .

از همین اس ام اس های تبلیغاتی پیداش کرده بودم.

امسال هم با آه و ناله های همسر باز همون جا رفتیم .

من عاشق ساحل و دریاش شده بودم .

جالب این جاست که این دفعه خیلی بهش رسیده بودن وهمسر خدا رو شکر راضی بود .

از بس که از قبل از سفر خسته بودم اون جا هم بیشتر استراحت کردم تا گشت و گذار .

وقتی هم برگشتیم انقدر خسته بودم انگار پیاده رفتم تا کیش و برگشتم .

معمولا وقتی میخوام کاری انجام بدم یا جایی برم به غیر از همسر به کسی نمیگم .

این کارم هم علتی داره . علتش هم اینه که همه برات نظر میدن .

اون وقت تمام انرژی و وقت نداشته ات باید صرف چک و چونه زدن با بقیه بشه .

زنگ زدم تا با مادرم خدا حافظی کنم که گفت وا شما چقدر کیش میرید .

در صورتی که من سالی یه بار کیش میرم و هیچ جای مسافرتی دیگه هم نمیرم .

تقریبا بخاطر فشار کاری همش مجبورم سر کار باشم و فرصتی برای سفر ندارم .

هستند کسانی که هر ماه شمال میرن یا به شهر های دیگه سفر میکنن .

این سفر برای من مثل تجدید قوا میمونه تا بتونم برگردم و ادامه بدم .

سعی میکنم سفر هم ارزون باشه . خرید چندانی هم ندارم .

خلاصه برای من مثل نفس میمونه. اما امان از حرف مردم .

فک میکنن خیلی پولداری . خیلی بیکاری  و هزار تا خیلی دیگه .

نمیدونم ما کی یاد میگیریم به کار همدیگه کاری نداشته باشیم .

خلاصه یادتونه اون دفه گفتم یه بازار خوب پیدا کردم سایز بزرگ داشت .

اسمش مرجان بود فک کنم اون دفه اشتباهی گفتم ونوس ولی درستش مرجان بود .

خلاصه این دفه چون دو تخته هاجانداشت دو خوابه با چهار تا تخت بهمون دادن .

تلویزین هم دیجیتال بود که همسر خودشو با ای فیلم و نمایش خفه کرد .

دیگه براتون بگم هوا کمی گرم بود و شرجی ولی قابل تحمل بود .

هواپیما هم که هم در رفت تاخیر خورد هم در برگشت .

من آدمی هستم که تو خونه و با بچه ها خیلی احساس اآرامش میکنم .

طاقت زیاد دور بودن از بچه ها و خونه رو ندارم .

همیشه هم سفر هامون دو سه روزه بود.

این دفه همسر ساز کوک کرد که دو سه روز کمه .

من گردن شکسته هم برای اینکه دلش رو به دست بیارم چهار شب تور گرفتم .

روز آخر دیگه هلاک بچه ها شده بودم .

یه پسر بچه 8 ساله کنار دستم تو هواپیما نشسته بود

که از شدت دلتنگی  دلم میخواست بغلش کنم و فشارش بدم.

اما اصلا بهم رو نمیداد. خلاصه انقدر دلم تنگ شده بود که حد نداشت .

یکی از خو بی های سفر برای من همینه که به شدت دلتنگ خونه میشم .

لازمه بگم که بعد از سفر هم به اندازه یه هفته بشور و بساب داشتم .

خونه ای که دوتا آقا توش باشن چند روز ،دیگه دیدنیه.

خدایا شکرت که به سلامت رفتیم و برگشتیم .

نظرات 7 + ارسال نظر
مامان فرشته های شیطون یکشنبه 18 خرداد 1393 ساعت 16:06

بهههههههههههههیه کم راه تو کج میکردی میومدی بوشهر عزیزم

ممنون عزیزم ما با تور رفتیم با تور برگشتیم انشاله دفه بعدی

عاصی شنبه 17 خرداد 1393 ساعت 09:43

100 % شما حریفشون میشید! هیچی نباشه سالهاست با سه تا مرد دارید زندگی میکنید!!

از اون نظر که اره . رعایت حالشون رو میکنم که ناک اوت نمیشن

اسپرسو شنبه 17 خرداد 1393 ساعت 09:18 http://espresso.persianblog.ir/

به به. یک عدد خانم از سفر برگشته و پر انرژی.
شاد باشید همیشه

از سفر برگشته و شاد بله ، اما پر انرژی نمیدونم. ممنون

عاصی شنبه 17 خرداد 1393 ساعت 07:28

به به ! سهیلا جون! همیشه به شادی و گردش. ایشالا سفر های خارجه برید. البته با پسرا که دلتنگ هم نشید و وقت برگشتن با یه کوه لباس و ظرف کثیف مواجه نشید!

ممنون عاصی عزیز. فک کنم بهترین راه اینه که به زور هم شده با خودم ببرمشون . به نظرت حریفشون میشم

مریم جمعه 16 خرداد 1393 ساعت 12:46 http://neveshtehayegahbegah.persianblog.ir/

خوبی دوست جونم .. خوشحالم که بهت خوش گذشته عزیزم .. و خوشحالم که به سلامتی رفتی و برگشتی .. منم اگه بچه ها با من نباشن دلم خیلی تنگ میشه

ممنون. اره نبودن بچه ها دلتنگم کرده بود . متاسفانه از وقتی بزرگ شدن با ما به سفر نمیان

.آزی. پنج‌شنبه 15 خرداد 1393 ساعت 23:33 http://mylifeiscolored.persianblog.ir/

سهیلا جون ما هم اینجا دلتنگ شما شده بودیم.
خدا رو شکر به سلامت رفتین و برگشتین . همون استراحت کردن هم اونجا هم غنیمتیه به خدا.

سلام به آزی خوب خودم . اره فک نمیکردم اینقدر دلم تنگ بشه . جالب این جاست که همسر نمیخواست بیاد سفر به زور کشون کشون بردمش. بعد هم بدو بدو برش گردوندم . اینقدر هم دلم برای دوستام تنگ شده بود که نگو. یه بار اینترنت خریدم اومدم به وبلاگا سر زدم اما نمیشد نظر بدم

shirin پنج‌شنبه 15 خرداد 1393 ساعت 22:11 http://dokhtari.blogsky.com

دلتنگ بودی ولی خوب خوشم گذروندی دیگه

همین که به سلامت رفتیم و برگشتیم یعنی سفر خیلی خوبی بوده . بیشتر استراحت کردم. ممنون

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد