یه دوست دارم ماشالا از هر پنجه اش یه هنر میریزه. اما اون هنریش که من شکمو خیلی دوست دارم هنر آشپزیش هست. یه چی میگم یه چی میشنوید. البته متاسفانه من فقط عکس خوراکی هاشو میبینم چون ساکن شهر دیگه ای هست اما عکسا با آدم حرف میزنه. حالا اونایی که باهاش همشهری هستن یه به شهرش سفر میکنن خوش به حالشون. برن ازش خرید کنن و بیان برای ما هم تعریف کنن. اسم .بلاگش چاشنی خونه است و اینم
لینکش
یک چیزی بگم؟ من تجربه بدی دارم از طعم غذاهایی که خیلی زیبا بوده اند. نمی دونم چرا هرچی غذای این شکلی دیدم نسبت عکس داره با مزه خوب. البته نمی خوام بگم برای ایشون هم همین طوره. شاید ایشون هردو را داشته باشه. اما کلا بدبین شده ام.
ما یه عروسی رفتیم تو یه باغ که غذاهاش از دور دل میبرد از جلو زهره.نتونستیم بخوریم.اما انقدر قشنگ سفره آرایی شده بود.مال این دوستم مامان پزه و خوشمزه.
یکی منو بگیره! با این همه تعریف.
نظر لطفتونه.
تشریف بیارید مشهد در خدمتتونم. یا اگه از دوستان کسی مشرف شد بگید تا براتون بفرستم.
نمیشه خودم .باید حضورا خدمت برسم
چه باحاله این دوست شما.
من که از اشپزی تجدیدی ام
منم همقنطور.حیف که دوستم دوره وگرنه چه سفره رنگینی داشتیم.حیف