ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
31 |
یه زمانی بود که من کرم کتاب بودم.یعنی همیشه یه کتاب،بعضی وقتا دوتا کتاب،بعضی وقتا سه تا کتاب مختلف رو با هم میخوندم.کلاس اول دبستان رو که تموم کردم یکی از بستگان که بچه هاش بزرگ شده بودند یه کتابخونه کوچک پر از کتاب های بچه گانه بهم بخشید.اون کتابخانه شد دنیای من.کتاب های زیبای مصور.نه ساله بودم که حافظ رو شناختم و در پانزده سالگی عاشق دیوان شمس شدم.در هفده سالگی با کتاب راه سوم عاشقی کردم.وشما همین جور ادامه بدید.اما از وقتی دچار جادوی رسانه شدم تی وی و دنیای مجازی آروم آروم جای اون ها رو گرفت.و کم کم نمیتونم طریقه درست نوشتن کلمات رو به خاطر بیارم.گاهی وقتا به کلماتی بر میخورم که میدونم اشتباه هستن ولی متاسفانه درست اونا رو به خاطر نمیارم.تبدیل شدم به یه بیسواد تحصیل کرده.اگر کسی سواد گمشده من رو پیدا کرد لطفا خبر بده.
خوبه حداقل من سواد کلاس اولی رو همیشه دارم
آره.این یه حسن رو داره.عالمی دارن این کلاس اولیا
سلا م
منم خیلی کتاب میخونم البته بیشتر روانشناسی
خیلی خوبه. ادامه بده. هویت خودت رو با کتاب خوندن تثبیت کن
خودت پیداش میکنی اگه دوباره باهاش آشتی کنی. من کتابهامو قبل خواب میخونم. هم دنیای مجازیمو دارم هم کتابای دوست داشتنیمو شبها میخونم و لذت میبرم. اینجوری کم کم از بخشای بی هویت اون دنیای مجازیم دل میکنی و به کتابات دوباره دل میبندی.
سلام . با شرمندگی یه اعترافی بکنم.کتاب هام اینترنتی شدن. به بوی ورق خیانت کردم