جدا؟ لینت به شدت من را عصبی می کرد. یعنی می دیدمش این حرص می خورد من هم حرص می خوردم. بیری هم شباهت رفتاری زیادی با مادرشوهرم داره. برای همین هم دوستش نداشتم. اما اون که طراح کتاب بود با دخترش تنها زندگی می کرد الان اسمش یادم رفته. با اون خیلی احساس نزدیکی می کردم.
اسمش سوزان هست.مدیریت بیری و منطقی بودنش رو تحسین میکنم.لینت هم اهل خانواده است.یعنی خانواده براش اولویت داره.پاکدامنی اش هم برام مهمه.خانواده خیلی اهمیت داره.اونه که همیشه به عنوان یه پایگاه برات میمونه.حتی اگر ازتدور باشن.البته تعدادبچه هاش برام عذاب آوره.لینت هم مدیر خوبیه.با شوهر کمتر از خودش هم خوب کنار میاد.سوزان همیشه میخواد آدمهای اطرافش رو راضی نگه داره.من اصلا اینجوری نیستم.فکر میکنم باید کار درست رو انجام بدم حتی اگر بقیه نپسندند.این خصوصیت بیری هست.سوزان همیشه دودل هست هیچ وقت تصمیم قطعی نمیگیره.انگار همیشه در حال بدبخت شدن و گریه کردن هست.من ترجیح میدم حتی تو بدبختی هام هم خنده بیری رو روی صورتم داشته باشم و یه لیدی باشم.شبیه مادرشوهرت شدم یه خورده ؟
تعریف درست و غلط در خیلی موارد نسبیه بنظرم. فقط در مواردی مطلق میشه که کسی دروغ گفتن، دزدی کردن، بد کردن به دیگری را جالب و سودآور بداند. فکر کنم در اینجا واقعا باید خود را شکست خورده بدانیم. خیلی قبل از یک پدر یا مادر، خود آن شخص شکست خورده است. من خیلی به auto-education معتقدم. انسانها از سن بلوغ ذهنی به بعد دقیقا درست و غلط را می دانند. خودمان را هم نمی توانیم به کوچه علی چپ بزنیم که با آنهمه ادعایمان و عقل و فهم مان جور نمی آید!
دقیقا همینطوره.متاسفانه ما عادت داریم گناه بچه رو به پای والدینش بنویسیم
جدا؟ لینت به شدت من را عصبی می کرد. یعنی می دیدمش این حرص می خورد من هم حرص می خوردم. بیری هم شباهت رفتاری زیادی با مادرشوهرم داره. برای همین هم دوستش نداشتم. اما اون که طراح کتاب بود با دخترش تنها زندگی می کرد الان اسمش یادم رفته. با اون خیلی احساس نزدیکی می کردم.
اسمش سوزان هست.مدیریت بیری و منطقی بودنش رو تحسین میکنم.لینت هم اهل خانواده است.یعنی خانواده براش اولویت داره.پاکدامنی اش هم برام مهمه.خانواده خیلی اهمیت داره.اونه که همیشه به عنوان یه پایگاه برات میمونه.حتی اگر ازتدور باشن.البته تعدادبچه هاش برام عذاب آوره.لینت هم مدیر خوبیه.با شوهر کمتر از خودش هم خوب کنار میاد.سوزان همیشه میخواد آدمهای اطرافش رو راضی نگه داره.من اصلا اینجوری نیستم.فکر میکنم باید کار درست رو انجام بدم حتی اگر بقیه نپسندند.این خصوصیت بیری هست.سوزان همیشه دودل هست هیچ وقت تصمیم قطعی نمیگیره.انگار همیشه در حال بدبخت شدن و گریه کردن هست.من ترجیح میدم حتی تو بدبختی هام هم خنده بیری رو روی صورتم داشته باشم و یه لیدی باشم.شبیه مادرشوهرت شدم یه خورده ؟
تعریف درست و غلط در خیلی موارد نسبیه بنظرم.
فقط در مواردی مطلق میشه که کسی دروغ گفتن، دزدی کردن، بد کردن به دیگری را جالب و سودآور بداند.
فکر کنم در اینجا واقعا باید خود را شکست خورده بدانیم. خیلی قبل از یک پدر یا مادر، خود آن شخص شکست خورده است. من خیلی به auto-education معتقدم.
انسانها از سن بلوغ ذهنی به بعد دقیقا درست و غلط را می دانند. خودمان را هم نمی توانیم به کوچه علی چپ بزنیم که با آنهمه ادعایمان و عقل و فهم مان جور نمی آید!
دقیقا همینطوره.متاسفانه ما عادت داریم گناه بچه رو به پای والدینش بنویسیم
چه اعتراف جالبی
آره.برای من درس بزرگی بود.
وااای عاشق این سریال بودم. خیلی زنونه بود دوستش داشتم. شخصیت مورد علاقه تو کیه سهیلا؟
احتمالا بیری وندیکمپ.یا لینت اسکاوا.با بقیه زیاد راحت نیستم
سریال مورد علاقه ی من!!
منم عاشقشم.هی به پسرم میگم تموم نشه.میگه تموم شدن نداره که.روابط بین آدماش مهمه