ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
31 |
قصه دیشب از خیلی وقت پیش شروع شد. تقریبا بعد از به دنیا اومدن گل پسر من حساسیت پوستی گرفتم که به مرور زمان بهتر شد.
اما تو فصل زمستون که نور خورشید کم میشه و بلا نسبت شما بنده کمی افسردگی میگیرم این حساسیت برمیگرده.
یعنی تو خواب جوش و تاول میزنه و صبح شروع به سوختن میکنه دو سه روزی طول میکشه تا خوب بشه.
بعد که خوب شد با پوست نو انگار نه انگار همون پوست درب و داغون بوده. هیچ اثری از تاول دیده نمیشه.
مدتی بود که این چرخه سریعتر شده بود و برای خانم ها خیلی دردناکه. تموم کارهای منزل احتیاج به دست داره.
در طول روز فکرم در اختیار خودم هست و کنترل میکنم که غصه چی رو بخورم یا اصلا نخورم.
ولی امان از شب. شب که میشه دیگه نمیشه کنترل کرد. همه غم و غصه ها به سراغم میاد. و صبح با درد و سوزش از خواب میپرم.
یکی از راه های کنترل این آشفتگی در خواب اینه که قبل از خواب آرام بخش بخورم. از اون جا که کلا با دارو مشکل دارم تا جایی که میشه نمیخورم.
راه بعدی استفاده از دم کرده گل گاو زبان و سنبل الطیب هست. این دم کرده معجزه میکنه. البته واضح و مبرهن است که نمیشه خیلی استفاده کرد .
فکر کنم فشار رو بالا میبره و بعد از یک مدت هم بی اثر میشه. خلاصه چه دردسرتون بدم که دیشب من یه کمی خودم رو تحویل گرفتم و دم کرده درست کردم.
البته همسر رو هم تحویل گرفتم و دو نفره بود دم کردمون. وقتی لیوان ها رو آوردم همسر گفت خیر ببینی من همینجوری همش خوابم.
اینم بخورم که دیگه هیچی. مجبور شدم خودم بخورم هر دوتا لیوان رو توجه کنید دوتا لیوان.
ساعت 10 شب خوردم. ساعت نمیدونم چند بود که خدا آسمون و زمین رو بهم دوخت. منم اصلا نمیتونستم چشم باز کنم .
اولش فکر کردم تو کشتی هستم صدای دریاست. بعد گفتم آخه من که تو خونه خوابیده بودم چطور شد.
افتان و خیزان چهار دست و پا راه افتادم سمت پنجره. چیزی ندیدم. دوباره خوابیدم . دوباره رفتم سمت پنجره. خلاصه دردسرتون ندم.
هنگ بودم. نمیفهمیدم جریان چیه. صبح که بیدار شدم گل پسر داشت جریان تگرگ دیشب رو تعریف میکرد. گفتم پس این بود. خلاصه عجب شبی بود.
بعدا نوشت.همسر اصلا دیشب بیدار نشد.خدا رحم کرد دمنوش هم نخورده بود.
اگه اهل خوردن سیر هستید یکی دوتا حبه ی سیر همچین خوابتون می کنه که بیا و ببین. اصلاً می شید عین پلنگ صورتی! کلاً باید روی زمین بخزید!
سیر روی من اثر نداره.البته برای جلو،یری از سرما خوردگی میخورم.ماست و دوغ هم بی اثره.مثل آقای گوفی باید با چکش بزنن تو سرم.البته مشکلم بی تابی در خوابه که باعث جوش زدن دستم میشه.
آفرین بهشون
ممنون.از طرف ایشون
همه یه طرف
قاتون هم یه طرفکه بیدار نشده با اون همه سروصدای او شبه تهران
بیدار نشد.همسر کلا خوش خوابه.البته توجه کردم که به صدای من خیلی حساسه.یه بار تو راهرو غش کردم و همسر هم خواب خواب بود.به ناله من خودش رو رسوند
بانو دمکرده ای برای کاهش خواب سراغ ندارین؟
به جز قهوه ترک دو آتیشه؟
سلام،
ناراحتی های پوستی خیلی سمج و آزار دهنده اند :((( امیدوارم زودتر خوب بشین.
خوش خوابی واقعا نعمتی ست! من بخاطرش خیلی خوشحالم :))) راحت می خوابم و عمیق هم می خوابم. یادم است که حتی موقع بمباران تهران هم از خواب بیدار نمیشدم و نه موفع زلزله! مصداق واقعی دنیا را آب ببرد مرا خواب می برد!
خوش خوابی نعمت بزرگیه.خدا به هر کس که نداده بده.من خوابم سبکه.اینم خوبه ولی اون بهتره