عمیق ترین احساس تنهایی زمانی به انسان دست می دهد که هدف اصلی در زندگی ، رسیدن به امنیت فردی باشد!
بدون تردید بسیاری از ما در پشت چهره های شاد و بذله گویی هایمان، غرق در وحشتیم. می ترسیم مبادا شغل، پول یا زیبایی خود را از دست بدهیم. از پیر شدن می ترسیم و از تنها ماندن و زندگی کردن و مردن و به این خاطر است که رفتار هایمان این چنین جنون آساست. و دوای دردمان چیست؟ محبت دیدن، دوست داشته شدن!
آخرین راز شاد زیستن / اندرو متیوس
کاملا موافقم.
ممنون.
سلام . اینا مواردیه که میتونه ذهن هرکسی رو درگیر کنه
همینطوره.ممنون
ارتباط برقرار نکردم باهاش!
فکر نمیکنم اینجوری باشم
نمیدونم اصن
شایدم باشم
شاید.خدا میدونه.
یاد فیلمی افتادم که دیشب دیدم: ملانکولیا.
سلام.یادم باشه بذارم تو لیست فیلم هایی که باید ببینم
مطلب قشنگی بود.
ممنون
ممنون از لطفتون
یک سوال علمی چجوری لینک میکنی افراد و؟
سلام.منظورتون رو متوجه نشدم.منظورتون از نظر فنی جریانه یا معنوی.اگر از وبی خوشم بیاد لینک میکنم.
مخصوصا وقتی بدانیم همانطور که هستیم و با تمام عیب هایمان دوست داشته می شویم.
وقتتون بخیر سهیلا خانم و اخر هفته خوشی داشته باشید
ممنون.انشاله شما هم ایام به کامتان باشد.یه بار یه نفر توصیه خوبی کرد.گفت به بچه ها تون عشق بی قید و شرط داشته باشید.
راز دل من یعنی:
حکـــــــــــــــــــــایت من…
حکایت کسی که عاشق دریا بود اما قایقـــــــــــــــــــــی نداشت…
دلباخته سفر بود اما همسفـــــــــــــــــــــر نداشت…
حکایت کسی بود که زجر کشید اما ضجـــــــــــــــــــــه نزد…
زخم داشت اما ننالیـــــــــــــــــــــد…
گریه کرد اما اشک نریخـــــــــــــــــت…
حکایت من حکایت کسی بود کـــــــــــــــــــــه…
پر از فریاد بود اما سکوت کرد تا همه ی صداها را بشنـــــــــــــــــــــود… [گل]
بسیار زیبا.ممنون