ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
31 |
امروز رفته بودم مترو صادقیه.کم کم دارم حس بودن تو جمعیت رو از دست میدم.مثل بازی های کامپیوتری از بین مردم لایی میکشیدم.
تو راه چند تا جوون ایستاده بودن آگهی و بروشور پخش میکردن.
این جور تبلیغات منسوخ شده و غیر از کثیف کردن خیابان و پیاده رو سودی نداره.در واقع احمقانه است.
اما اون جوانی که ایستاده و آگهی پخش میکنه شغلش اینه.
بیشتر مردم ازشون نمیگیرن برگه ها رو و با اخم دور میشن.من میرم جلو و با لبخند ازشون تحویل میگیرم.
البته بعدش میگذارم تو کیفم ببینم چه استفاده ای میشه ازش کرد.
اگه تو خیابون دیدی یه خانمی با ذوق و شوق میره از این برگه هامیگیره منم.
از این ور می گیرن از این ور پرت می کنن
سلام.اشتباهه.باید بگیرن لبخند بزنن بذارن تو کیفشون.بعد بندازن دور
چه پست تامل برانگیزی! از این به بعد حتما ازشون میگیرم
ممنون.گناه دارن.شغلشونه.
و...
اگه دیدید کسی تبلیغ رو گرفت، خوند (دقیقاً خوند!) بعدش تا زد و باهاش یه موشکا کاغذی ساخت و دادش به اولین بچه ای که سر راهش سبز شد، اون شخص من هستم!
سلام.شما بگیر.استفاده های بعدیش با خودتونه.مختارید
جالب بود
ممنون
تا به حال بهشون برنخوردم , یعنی برگه بهم دادن گرفتم و تشکر کردم اما زیاد برخورد نداشتم .
همون دیگه.ممنون.بگیرید با لبخند.کافیه.
اما اگه یه دختری رو دیدین تو شهر رشت با همین حالت شما و دقیقا دیدین که مرتب تا می کنه و میذاره تو کیفش باید بدونید که اون منم
طفلی ها چقدر بمونن گوشه خیابون و کسی ازشون برگه نگیره؟!
+ شما و لیلیت بانو باید خیلی جذاب باشید، چقدر دوس دارم ببینمتون
ممنون مگی عزیزم.لی بانو واقعا جذاب هست.البته منم ندیده عاشقشم.من رو باید خودت ببینی نظر بدی.قرار شد بیایی هماهنگ میکنیم.عید برنامه ات چیه؟
با سلام منهم همینطور هروقت کسی کاغذ یادداشت میخواد میدمش.حالا تو این بلبشو تصور کنین تبلیغ این جناح بدم دست هوادار اون جناح
سوراخ سوراخش میکنه !دیشب یه خانمی گرم وصمیمی اومد طرفم گفت سلام باتعجب گفتم علیک تو ذهنم دنبالش میگشتم یهو نامه اعمال کاندیدایی داد دستم وبا تحکم گفت یه کم مطالعه بکنین بد نیست.مادر جان تو از کجا میدونی من مطالعه نمیکنم؟شیطونه میگفت تمامش ازش بگیرم بشینم لب جوب خیابون یکی یکی بخونم!!!


برای شما که تازه باهاتون اشنا شدم.
ممنون از اینکه نظرتون رو نوشتید.چه گلای قشنگی.آره اون با تحکم گفتنش کارو خراب کرد.
یاد دوستم افتادم...
یه بار توی انقلاب داشتیم باهام می رفتیم یه پسره وایساده بود برگه داشت پخش می کرد. بعدش من و دوستم که داشتیم با هم حرف می زدیم از کنارش رد شدیم. دوستم برگه رو ازش گرفت. یارو برگشت گفت خانوم برگم رو بده، دارم می خونم. هیچی دیگه...کاشف به عمل اومد، طرف تبلیغ نمی کرده. وایساده بود کنار خیابووون داشت تبلیغش رو می خوند. من و دوستم هم توی حرف زدن غرق بودیم فکر کردیم تبلیغ پخش می کنه، بعدا دیدیم بقیه برگه های دستش ورق های دیگه هس...ابروریزی شدااااا....
چه بامزه.کلی خندیدم.شما دیگه از منم بهترید.وقتی آگهی هم نداره به زور ازش میگیرید.
سلام
چه قلم خوبی دارید در تفسیر روایاتهای اطرافتان
با اجازه لینکتون کردم
ممنون.لطف داری.
خب اینام طفلکیا بابت این کار مزد میگیرن اگه ما ازشون نگیریم میرن می ریزنشون توی جوب و یا پخشش میکنن تو خیابونا
همین دیگه.واسه اونا شغله
سلام سلام
منم با کمال میل برگه آگهی ها رو می گیرم البته اونایی که یکرو چاپ شدند... خوو میشه بعنوان برگه یادداشت ازشون استفاده کرد
البته اون کاغذ عطری! ها رو هم می پذیرم همون تسترهای جلوی عطرفروشی ها
آره عزیزم.کار خوبی میکنی.