ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
31 |
دنبال مفهوم فلسفی قضیه نباشید لطفا،جنگ بر سر کنترل که از ساعت 7 به بعد با همسر جان داشتیم بالاخره تمام شد.درست از ساعت 7 همسر گیر میداد به دیدن هزار باره سریال جومونگ.فکر کنید دوباره شبکه نمایش میدید.از اون جایی که در خونه ما اکثریت با آقایون هست و اصلا زن سالاری نیست،آقا به اتاق خواب رفت و من در اتاق پذیرایی موندم با برنامه های محبوبم.پیروزی شیرینی بود.خدا قسمت شما هم بکنه،کنترل دست خودم و یه تلویزیون.
خنده دار بود / من هم عاشق جومونگم حیف شد که تمام شد الان هم دارم اون یکی فیلم میبینم تکان هم قشنگ بهش بگو ببینه
ممنون،مگه دیونه هستم دوباره سریال ببینه والا.
خب سی دیش رو بخرید و هر وقت ایشون دوست داشت بشینه پای کامپوتر نگاه کنه.
البته بگم من هم فیلمهایی که خوشم بیاد رو آنقدر می بینم که دیالوگهاش رو حفظ می شم.
نه دیگه دعوا سر اون تی وی بزرگه است و کنترلش،کیف میده لم بدی رو کاناپه کنترل هم دستت،
هنوز هم جومونگ نشون میدن؟
پیروزیتون مستدام
بعله،چه جورم،دو بار دوبار.ممنون
آفرین واقعا پیروزی شیرینی بوده
بله،فقط خدا کنه پایدار باشه،دیروز در یک حمله غافلگیرانه برگشت و دوباره رفتیم روی جومونگ.البته دوباره مجبور به عقب نشینی شد،
باحال بود داستانتون
:)
سلام،ممنون،ولی داستان نبودا.واقعی بود.
اهم اهم ما همین الان چشممان خورد به اون قسمت آدرسها که نوشتی و فهمیدیم که شماره عینکمان را باید ببریم بالاتر! شما را فالو کردیم سهیلا خانم جان :))))))
سهیلا جونم برای اینستا برام پیغام خضوصی بذار تو وبلاگ. من هی نمی دونم شما کدومی که اکسپت کنم :)))
با عرض شرمندگی و اینا :*
ممنون عزیزم قضیه حل شد
سلام سهیلا خانم
دست مریزاد واقعا! من هر دفعه ایران می آیم مادرم با این جومونگ بیچاره ام می کند! نمی دانم چیست که هر سال پخش می شود و اینقدر هم طرفدار دارد. انوقت یک بدبختی مثل من که مسافر است و اتاق هم ندارد و باید یک گوشه جا پهن کند از خواب بی خواب می شود از سر و صدای تلویزیون. دل مرا خنک کردید لااقل
والا شیرین جان.من همه اش رو حفظم.همسر یه جوری میبینه انگار بار اوله.دیگه جونم به لبم رسیده بود.من فیلمای خیلی خوب رو هم نهایتا دو بار بتونم ببینم اونم نه پشت سر هم.آره دیگه بالاخره تو یه جبهه پیروز شدم.