ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
31 |
از وقتی بچه ها بزرگ شدن حتی برای رد شدن از خیابان هم اتفاق نظر نداریم،چه برسه رفتن به سفر و تصمیمات دیگه ،هر کدوم ساز خودشون رو میزنن. خسته از گفت و گوها امروز بعد از نهار تنها زدم بیرون،مخصوصا مترو رو انتخاب کردم.مترو سواری در عید خیلی بامزه است ، برعکس وقتای دیگه که بیشتر کارمندا با لباس فرم هستن و قیافه های خسته،تو عید با لباس های رنگی و بصورت خانوادگی .تقریبا همه شاد هستن و میخندن،بودن باهاشون خیلی خوب بود .حتی اگر نمیفهمیدی به چی میخندن خنده ات میگرفت.
تقریبا همه جا باز بود ،دلی سیر گشت و گذار کردم،تنهایی.
یه کشف جالب کردم،یه ایستگاه هست به اسم شهید همت،نه کسی سوار میشه نه پیاده،یه بار باید پیاده شم ببینم چه خبره،نکنه وسط اتوبان زدن کسی نمیتونه بیاد و بره.
اومده بودم بگم سال نو مبارک،انشاالله سال خوبی داشته باشید.یه آب و جارو هم بکنم و برم
آخی آدم دلش برای همچین ایستگاهی می سوزه.
سال نو مبارک سهیلا جون
سلام گلم،سال خوبی داشته باشید.
ایستگاه شهید همت در روزهای کاری مسافر داره..بالای ایستگاه یه پارکینگ بزرگ هست خیلی ها میان ماشینشونو پارک می کنن اونجا سوار مترو می شن.
چه جالب،من یا روزای تعطیل میرم یا زمانی که کارمندا سر کار رفتن.برای همین نمیبینم
سلام سهیلا جان.منم همسن شما هستم.نسل ما باید طرز فکرشو و عملشو عوض کنه.اتفاقا بچه ها مادر می خوان فقط مادر.نه مادر سنتی .فقط یه مادری که بتونن از جهت عاطفی بهش تکیه کنن.این ماییم که به سنت ها چسبیدیم و می خواهیم نقش مادر سنتی رو داشته باشیم.بچه های ما آشپز و نظافتچی نمی خوان فقط مادر می خوان.یه بار که شفاف خواسته هاشونو بشنوی از مواضعت پایین میای.وخودت هم احساس بهتری خواهی داشت.من شعارم اینه در اختلاف بزرگترها وکوچکترها این بزرگترها هستن که باید ریشه یابی کنن تا مشکل حل بشه.
ایستگاه شهید همت دقیقا وسط اتوبان.است.پایین موزه دفاع مقدس.اگه از پله ها بری بالا به پارک طالقانی می رسه که خیلی پارک خوبیه برای پیاده روی.
ممنون،انشالله که بتونیم مادر و پدر های خوبی باشیم.چرا کسی در این ایستگاه سوار و پیاده نمیشه؟
سالی شاد و بابرکت و خوش,آرزو دارم براتون...
ممنون .همچنین برای شما .
عیدتون مبارک سهیلا خانم.
ناراحت نباشید، باید کم کم عادت کنید به اینکه بچه ها بزرگ شده اند و راهشون کم کم جدا میشه. توی این ولایت بعد از هجده سالگی حتی سفر خانوادگی هم به ندرت با هم میرن. بچه ها تنهایی و با دوستانشون تعطیلات رو می گذرونند. زیاد هم بد نیست برای پدر و مادر. وقت آزاد برای علائق خودشون بیشتر دارند.
سلام شیرین جان سال نو شما هم مبارک،تو اون جا بچه ها به راه خودشون میرن،ولی متاسفانه تو ایران از امکانات پدر و مادر استفاده میکنن،راه خودشون رو هم میرن،احساس بدی میده.یه جاهایی وظیفه داری،یه جاهایی بهت مربوط نیست.مادر دیکتاتوری نیستم ولی خوب دیگه.وقت آزادم زیاد دارم،برای همش هم برنامه دارم،متاسفانه مورد قبول بچه ها نیست،توقع مادر سنتی دارن،فک کنم پدرشون اشتباه انتخاب کرده.
سال نو مبارک.
منم کسی نیست با هم بریم بیرون.
دوست داشتی بیا با هم بریم.
باشه،انشالله اگر عمری باقی باشه یه بار قرار میگذاریم
سلام مترو سوار اگه میشه بیا وبم بگو بلینکمت
سلام،یه خورده ترسناکه وبتون،برخلاف محتواش اسمش ترسناکه