ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
31 |
از صبح که چشم باز کردم همسر سراغ خورشت آلو اسفناج گرفت.به خونه دوستم سر زدم گفت یه روز بیا برات خورشت آلو اسفناج بپزم.رفتم وبلا گ شیرین عزیزم خورشت آلو اسفناج پخته بود.دروغ نگمتو این سی سال کهازدواج کردم یه بار هم آلو اسفناج نپختم.فک کنم کاینات داره یه پیامی میده.آقا یه خورده واضح تر بگو.نمیگیرم.
فکر کنم چهل سالی میشه که نه این خورشت را پختم'نه خوردم.چند سالی هم هست که به اسفناج حساسیت پیدا کردم.
سلام.بالاخره یه همدرد پیدا شد.حساسیت ندارم ولی وقتی قرمه هست اسفناج چرا.
John townsend and Henry cloud نویسنده کتاب Boundaries نمیدونم توی فارسی چی ترجمه شده. شاید مرزها؟ مرزبندی ها؟
ممنون.میگردم ببینم چی ترجمه کردن.
دیروز خیلی از آرشیوتون رو خوندم.راستش خیلی قبل تر ها هم خاموش می خوندمتون اما ادرستون رو گم کرده بودم.خیلی خوب می نویسین.
به نظرم خورشت آلو اسفناج هم می خواد بپزینش!
سلام.ممنون از روشن شدنتون.تو این روزایی که وبلاگ ها سوت و کور شدن لطفا روشن باشید.فک کنم منظورش همینه.ولی آخه بعد از سی سال یه خورده دیر دلش برام تنگ شده.من همیشه ترجیح اولم قورمه بعد کرفس.حالا باید بپزم دیگه.اصرار بیشتر از این نمیشه.
سلام. پروفایلتون رو نگاه کردم . ما تقریبا هم سن هستیم.
.
خورشت آلو اسفناج غذای محبوبه من هست که سالهاست درست ن کردمش. نوش چان اگر درست کردید و خوردید.
سلام.بله.تقریبا هم سن هستیم.منم تا وقتی دختر خانه بودم مادر برام میپختن.ولی تو این سی سال یادمنمیاد پخته باشم.تا ببینم چی میشه
از دست شما سهیلا خانم! از دست این خورشت آلو اسفناج!
والا.من که اصلا نه به فکرش بودم نه پخته بودم.حالا این خورشت گرامی با من چی کار داره نمیدونم.شما بودی شک نمیکردی؟