یه خورشید درخشان

مطالب اجتماعی، اینستا گرام soheildeco

یه خورشید درخشان

مطالب اجتماعی، اینستا گرام soheildeco

گوشت،مرغ ،مسئله این است ،بودن یا نبودن

چیزهایی هست که میدونیم.دیگه تکرار نمیکنم.

راه حل چیه.به جای این که اصرار داشته باشیم بر روند زندگی قبلی خودمون رو بیاریم به سبک زندگی جدید.باید هم سن من باشید تا بفهمید زندگی در شرایط جنگی چیه.

یادمه زمان جنگ که دختر نوجوانی بودم.حدود ۱۴ سال.از بس هی قصه کمبود قند و شکر رو میگفتن به کل بوسیدم گذاشتم کنار.

چند سال قند و چایی نمیخوردم.البته کوپن سهم پدر میشد که چای خور قهاری بود.ولی نمردم.شاخ و دم هم در نیاوردم.

وقتی شرایط مملکت به این صورت هست باید مثل گربه چهار دست و پا فرود بیایید.

گربه مرتضی علی که معرف حضورتون هست.یادمه در ایامی که کار میکردم یکی از همکاران گیاهخوار بود.خوش هیکل.زیبا.آدم حظ میکرد.مونده بودم چه جوری با خوردن عدسی و سبزیجات انرژی کسب میکنه.

جدا از بچه ها و جوان ها که احتیاج به پروتیین زیاد دارن.بقیه میتونیم رژیم های گیاهی رو تجربه کنیم.شاید به سلامت از این گردنه بگذریم.شاید هم نگذریم.با خداست.

نوشته بودن تعداد زیادی از  رستوران ها و غذا خوری ها تعطیل شدن.یه کم ابتکار به خرج بدید.غذاهای جدید خلق کنید.بدون گوشت و مرغ.

شاید نخوردن این گوشت و مرغ ها سلامتی ما رو بیشتر تضمین کنه.

یه بار دو ماه پیش با یکی از دوستان بیرون میچرخیدیم.عادت دارم سر ساعت ۱۲ نهار بخورم.کشون کشون بردمش  یک رستوران که کباب بخوریم.

به ما گفتن چون برای یک مهمانی نهار رزرو شده باید برید یک ساعت بعد برگردید.

منم که حساس و گرسنه،رفتیم یک رستوران دیگه.

خوب ساعت مثلا ۱۲ و ربع بود.گفتن چون دیشب خیلی شلوغ بوده غذا آماده نداریم.گفتیم بابا یه چیزی بدید ما بخو ریم.گفتن پیش غذا داریم.دو تا سوپ گرفتیم با یه کشک و بادمجان و یک میرزا قاسمی سیر شدیم و تموم.کلی هم خندیدیم.گفتیم ببین چه دست به یکی کردن به ما غذا ندن.

خلاصه که این نیز بگذرد.

یه بار هم دوسه ماه پیش به یکی از رستوران های معروف رفتیم.من باقالی پلو با گوشت گرفتم.دوستم ته چین مرغ.

مرغ بو میداد.دوستم در منزل مسموم شد.رستوران از این رستوارن ها بود که آدم روش نمیشه به گارسن هاش چیزی بگه.ولی شرایط این هست.

من شرط بلاغ با تو گویم.تو خواه پند گیر خواه ملال.

نظرات 4 + ارسال نظر
ریحانه سه‌شنبه 7 اسفند 1397 ساعت 12:24

لیاقت مردم ما قطعا بهتر از این مسخره بازیاست. این واقعا تاسف اوره

مشکل از لیاقت و این حرفا گذشته.الان رسیدیم به زنده موندن تا شاید روز های روشن ما هم برسه.

ریحانه پنج‌شنبه 2 اسفند 1397 ساعت 15:59

البته نخوردن گوشت و خوردن غذاهای ابتکاری یکی دو روز تو هفته شاید جالب باشه. ولی برای مدت طولانی اصلا جالب نیست.
بالاخره بدن ما به هضم گوشت عادت و باکتری و انزیم های اون را داریم. نبودنش در طولانی مدت بدن را ضعیف میکنه

منم موافقم.مخصوصا برای بچه ها و بیماران ضرورت داره.ولی شاید بتونیم به هفته ای یک بار از هر کدوم‌رضایت بدیم.

t.hariri دوشنبه 29 بهمن 1397 ساعت 10:41

سهیلا خانم درست که این وضعیت بسیار آزاردهنده و دردناکه اما چاره چیه؟ ایکاش همه مثل شما فکر می کردن و سخت نمی گرفتن و خلاقیت شون رو به کار می گرفتن برای غذاهای ساده و بدون گوشت

سخته.مخصوصا کسانی که بچه کوچک یا بیمار دارن.ولی چه میشه کرد.

taraaaneh یکشنبه 28 بهمن 1397 ساعت 23:10 http://taraaaneh.blogsky.com

سهیاا جون من هم مثل تو دوران جنگ رو یادمه با همه کمبودها و توی صف ایستادنها. شندیم که دوباره صف های گوشت و مرغ توی ایران داره تکرار میشه.
اما غذاهای گیاهی.
من در طول هفته ناهار ها یا ساردین میخورم . و با همه وعده های غذایی سالاد. حبوبات و آچیل و سویا و ساردین جانشینهای خوبی برای گوشت هستند بقول خودت با کمی ابتکار... میشه موداد لازم رو به بدن رسوند و گای نخرودن گوشت سالم تره.

بله ترانه جان.انتخاب سالمتری هست.ولی اگر از روی اختیار باشه خوبه.نه از روی اجبار.حالا فعلا همینه که هست.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد