ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
31 |
نمیدونم تا حالا دچارش شدید یا نه.من بعد از تصادف همش فکر میکردم ماشین ها الان به هم میخورن.الان چپ میکنیم.تا یه مدت فقط مترو و اتوبوس سوار میشدم.با اتومبیل شخصی نمیتونستم جایی برم.
الان از زمین خوردن میترسم.همش دستم رو به نرده ها میگیرم.سرعت راه رفتنم کم شده.
پله برقی که دیگه نگو.چهار دست و پا میچسبم بهش.
همش به خودم میگم زشته.از این سن شدی مثل خانم های ۷۰ ساله.چه خبرته.حالا یه زمین خوردی.
فک کنم زمان بگذره درست بشم.
Time is the best healer.
چند روز پیش دست خودم رو گرفتم از خونه رفتیم بیرون.رفتیم سینما.فیلم خداحافظ دختر شیرازی.فیلم بدی نبود.تقریبا شاد بود.بعد هم یه میرزا قاسمی خودم رو مهمون کردم و برگشتم خونه.به خودم گفتم دیدی کاری نداشت.
وای همینطوراست که میگین .. من همهمینطور بودم ... چند بار که وسط خیابون بعد تصادفم جیغ می کشیدم و گریه میکردم .. هنوز هم بعد یک سال خیلی وقتها ضربان قلبم میره بالا .. ولی کم کم درست میشه ...
خیلی حس بدیه.ولی به مرور زمان درست میشه.
گذر زمان مرهم خوبی هست بر دردها به شرط اینکه باهاش کنار بیایم خیلی خوب درکت میکنم چه حالی میده ادم به خودش برسه . وااای من هم وقتی برای خودم میرزا قاسمی میپزم لذتی وصف نشدنی داره خوردنش تازه میفهمم این لذت برای اینه که فقط برای دل خودم درستش کردم .
واقعا.میرزا قاسمی خودپخته عالمی داره
سلام سهیلا جان شبت بخیر
اومدم تشکر کنم بابت کامنت محبت آمیزت و راستش اینو چند نفر دیگه هم بهم گفتن که وقتی ما پشت سر عزیز از دست رفته مون گریه و زاری کنیم در واقع بهش اجازه نمیدیم از دنیا جدا بشه و بسوی نوری بره که دوست داره بهش برسه ...
منم اینو خیلی رعایت میکنم و سعی میکنم صبور باشم ولی باور کن خیلی وقتها دست خودم نیست .. گاهی وقتی یادم میفته که نه میتونم دیگه صداشو بشنوم و نه خودشو ببینم تا مغز استخونم تیر میکشه و بی اختیار به پهنای صورتم اشک میریزم ...
بازم ممنون بابت توصیه خوبت و امیدوارم هرگز هرگز هرگز داغ عزیز نبینی بانو جان ...
ممنون نگین جان.من تو زندگی عزیزان نزدیکی رو از دست دادم.خیلی درموردش مطالعه کردم.کلی حرف دارم برای گفتن.ولی دل زیاد منطق نداره.میدونم چی میگی.
این طبیعیه و فکر میکنم همه مون این حالت رو داشته باشیم ...
امیدوارم دیگه هیچوقت برات پیش نیاد ..
منم تازگیا یاد گرفتم با خودم مهربون تر باشم و بیشتر با خواهش های دلم راه بیام ... طفلی دلم خیلی قانعه و خواهش های بزرگی هم نداره ...
+کامنت منجوق عزیز رو دوست داشتم ..
خودمون از هر کسی مهمتر هستیم.مواظب باشیم.
به قول معروف کس نخارد پشت من جز ناخن انگشت من
واقعا.
سلام. بعد یه تصادفی با هر ترمز ماشین فکر میکردم الان صدای ترمز ماشین پشت سر میاد و باز کوبیده شدن تکرار میشه...نشد و ایشالا برای شما هم نمیشه دیگه.
چقدر خوبه وقت گذاشتن برای خودمون
سلام.دقیقا همینطوره.ان شاالله که بگذره و بهتر بشیم.
خودت که گفتی، با گذشت زمان درست میشه. من سالها پیش خوردم زمین و تاندون شونه ام پاره شد تا مدتها میترسیدم لیز بخورم. کفشی بپوش که لیز نباشه و بهش فکر نکن. کار خوبی کردی رفتی گردش. من منتظرم این فیلم بیاد توی یوتوب تماشاش کنم
بله.هر چقدر زمان بگذره بهتر میشه.
سلام سهیلا خانم این همان پست تراومای معروفه یا به قول خودمون مارگزیده که از ریسمون سیاه و سفید می ترسه. خیلی کار خوبی کردین که رفتین بیرون و به خودتون توجه کردین. خیلی مزه میده
ممنون شیرین جان.دیدم باید دست بذارم سر زانوی خودم و بلند بشم.