یه خورشید درخشان

مطالب اجتماعی، اینستا گرام soheildeco

یه خورشید درخشان

مطالب اجتماعی، اینستا گرام soheildeco

و اینک حسن آباد...

آخرش رفتم.نتونستم جلو خودم رو بگیرم.برای دوستم سه تا کاموا گرفتم شال و کلاه ببافم.برای خودم پولیور آبی فیروزه ای.

چه دنیایی بود پر از رنگ.چقدر هم با خانم های دور و بر حرف زدیم و تبادل اطلاعات کردیم.یه خانم هم از شال و کلاه دستبافم خوشش اومده بود.خیلی سعی کردم ولی نتونستم بهش یاد بدم.

مثل این خانم های بیسواد کار میکنم.همینجوری.دیگه چشم نقشه خوانی و این برنامه ها رو ندارم.

نظرات 5 + ارسال نظر
صفا شنبه 19 بهمن 1398 ساعت 00:50 https://mano-tanhae-va-omid.blogsky.com/

سالهاست که دیگه نبافتم ولی هنوز میلهای بافتنیم رو دارم و چند تا کاموا از اون سالها نگه داشتم. یادش بخیر .

بباف صفا جان.یاد اون ملکه اساطیری میافتم که شب یه چیزی میبافت صبح میشکافت.اسمش یادم نیست.

لطافت‌های روح یک خانووم چهارشنبه 16 بهمن 1398 ساعت 22:12 http://L-R-Y.blogsky.com

منم بافتنی رو دوست دارم ولی فقط بافت ساده بلدم وقت هم نمیذارم متاسفانه

دنیای قشنگی داره بافتن.حتما یاد بگیرید.برای ایام پیری خیلی مفیده.

منجوق چهارشنبه 16 بهمن 1398 ساعت 19:33 http://manjoogh.blogfa.com/

از قدیم گفتن ترک عادت مرض است
خوب کاری کردی مبارکه

والا.چقدر مبارزه کنم.نشد دیگه.

لیلا چهارشنبه 16 بهمن 1398 ساعت 11:51

مبارکه عاشق دنیای رنگارنگ کامواهام

ممنون.واقعا زیباست.

نگین سه‌شنبه 15 بهمن 1398 ساعت 19:22

به به مبارک باشه
اصلا این کامواهای رنگی قد صد تا آرامبخش به آدم آرامش میدن!
عکس نمیذاری؟

این جا بلد نیستم عکس بذارم.تو اینستا وکانالم میذارم.تموم بشه.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد