ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
31 |
مادر کلمه زیبایی هست.وقتی بهش فکر میکنی در ذهنت آرامش و محبت و عشق تداعی میشه.مادر یه لیدی به تمام معنی هست.همه کارش با آرامش و اصول خانم ها.از شانس بد یا خوبش خدا دو تا دختر بهش داد که دست هاشون رو با لباسشون خشک میکنن.اصلا هم ظرافت و لطافت خانمانه ندارن. همیشه با آرامش صحبت میکرد.حالا که مسن شده دائم برامون شعر میخونه و میخنده.متاسفانه یک ماهی بود که حالش خوب نبود.غذا نمیتونست بخوره. از ترس کرونا پسر خواهرم که باهاش زندگی میکنه بیمارستان نبردش. دو بار دکتر آوردیم بالای سرش که هر کدوم یه تشخیص دادن.کاملا از پا افتاده . هفته قبل خواهرم به بیمارستان بردش.اون جا تشخیص اولیه شون سرطان سینه استیج ۴ بود که به استخوان متاستاز داده.از اون موقع تا حالا مادر روی تخت افتاده.دیگه برامون شعر نمیخونه.خواهرم به تنهایی همراهش مونده.میگه میخوام خودم ازش پرستاری کنم.منم که یک نفر باید ازم مراقبت کنه.به درد کسی نمیخورم چون بچه کوچیکه بودم همیشه پای ثابت بیمارستان و بیماری بودم.. ولی حالا از دور غصه میخورم.فعلا روزگارمون اینجوریه .مگسی بود خرمگسی شد.
مادرت چطورند سهیلا جان؟
سلامنسرین جان،مادر سا ۹۹،به رحمت خدا رفتن.
مادر مادر مادر
به امید آرامش و سلامتی برای شما و مادر نازنینتون
ممنون.
چه قدر غصه خوردم.... مادر برای من یعنی پناهگاه یعنی ستون زندگی... الهی که سریع تر خوب بشنوند و سلامتی شون را به دست بیاورند و ان شالله که سال نو همه کنار هم باشید به امید خدا با دل خوش
ممنون مهسا جان.ان شاالله.
چقدر ناراحت شدم. خدا خودش پشت و پناه شما و مادرتون باشه
ممنون گلم.
میدونم چی میگی. اسم نحسش ترسناکتر از خود مرضه
اسمش خیلی ترسناکه نسرین جان.
عزیزم،نمی دونم چی بگم،ان شالله به خیر بگذره
ممنون گلم.
خیلی دردناکه
هم حال مادر
هم حال شما برای مادر
آرزو میکنم چرخ روزگار جوری بچرخه که کمترین درد رو رقم بزنه
ممنون فال عزیز.
حس کرده بودم طوری شده که خوب نیست. ایشالا هر چه زودتر بیای خبر خوب بدی عزیزم.
تکرار جریان مادرم و میمیش...
امیدوارم بزودی مطالعه و تحقیق و نتیجه ی مثبتش در استرالیا در مورد سرطان سینه درست و کامل بشه از یه نوعش راحت بشیم.
ممنون نسرین جان.این بلای سرطان به جان همه افتاده.مرگ حق هست. ولی زجر و درد سرطان یه چیز دیگه است.
ناراحت شدم.خدا بهشون سلامتی بده.
فقط هر چی مامان پرسید بگید مشکلی نیست دکتر گفته بهتر میشه.
ممنون گلم.مادر دیگه به هوش نیست.
انشاله که خیلی زود حالشون بهتر میشه و باز میخندن و شعر میخونن
خیلی سخته این روزها توی بیمارستان بودن
خدا خودش کمک کنه
ممنون.دعا کنید.
می فهمم چی میگی سهیلا جان(ناراحت)
برای مامان مهربونت و سلامتیشون دعا می کنم.
ممنون یار قدیمی.برامون دعا کن.
شرایط سخیته.برای تو آرزوی صبر و آرامش وبرای مادر آرزوی بهبودی دارم.
ممنون ترانه جان.
سلام سهیلا جان
آخی..چقدر ناراحت شدم...برای شفاشون دعا میکنم...
ممنون یاسی جان.دعا کنید برامون.
ای جان دلم...گریم گرفت سهیلا جون...
قابل باشم برای مامان گلتون دعا کردم ...
خدا شما گل دختراشو براشون نگه داره و هر چه زودتر خودشون هم خوبه خوب شن ...
منم قلبم برا مامانم وامیسته....هر چقدر هم
سعی میکنم انقد بهش وابسته نباشم نمیشه و نمیتونم...
مادر ریشه است.نفس هست.دعا کنید برای همه مون لطفا.
اومدن روزهای خوب و اروم برات ارزو میکنم کاش مادر زیاد در جریان بیماریشون قرار نگیره و فقط سیستم ایمنیشون تقویت بشه
خوشبختانه مادر مهربان و خوش اخلاق من همش خوابه.چیزی از اطراف متوجه نمیشه.
انشااله که به خیر میگذره و مادر سلامتشون رو بدست میارن . توکل بر خدا . خداوند همه رو در پناه خودش حفظ کنه .
ممنون صفا جان.به امید سلامتی همه بیمارها.