| ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
| 1 | 2 | |||||
| 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
| 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
| 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
| 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
| 31 |
سلام.دوستان مشکل مادرم رو که میدونید.سرطان سینه هست که در کل بدن پخش شده.الان حدود دو هفته است در سی سی یو هست.اگر ما بخواهیم در منزل از ایشون نگهداری کنیم چه باید کرد.البته با هزینه کمتر.الان هزینه اش خیلی سرسام آور هست و دوری مادر از خانواده هم مشکله.در سی سی یو اجازه ملاقات ندارن.اگر کسی اطلالاتی داره لطفا راهنمایی کنید.ممنون.
سلام. خیلی متاسف شدم که این خبر رو خوندم. ایشاله که زودتر خوب بشن و به آغوش خانواده برگردن
ممنون دوست خوبم.به رحمت خدا رفتن.برای آرامش روحشون دعا کنید.
سلام عزیزم.متاسفم.الهی
می دونم برا شما که بچه آخر بودی بیشتر سخته.ان شالله خداایشون رو قرین رحمت و شما هم آرامش و صبر بده
ممنون آرزوی عزیز.
خدا مادرتون رو بیامرزه. میدونم که روزهای سختی رو میگذرونید. به یادتون هستم.
ممنون گلم.
از صمیم قلب متاسفم سهیلا جان
مدتهاست بنا به دلایلی از دنیای مجازی دور شدم ولی الان که بعد از مدتها سر زدم نتونستم ساکت بگذرم.. با تمام وجود غمت رو درک میکنم...
تسلیت صمیمانه منو بپذیر عزیزم ، روحشون شاد و در آرامش باشن و خدا بهتون صبری به بزرگی این غم سنگین عطا کنه.....
سلام نگین جان .ممنون از همدردیت.جات خیلی خالیه.
رَحِمَ اللهُ مَن یَقرُ الفاتحه مَعَ الصَلَوات
خداوند بشما صبر و به آن عزیز سفر کرده آرامش ابدی عنایت کند.
تسلیت میگم خدمت شما
ممنون از همدردیتون.
سهیلا جان چه خبر؟
سلام نسرین جان.همین الان خبر دادن.مادر آسمانی شد.به خونه نرسید.
فاالله خیرأ حافظا و هو ارحم الراحمین
ممنون.
سلام سهیلا خانم عزیز...
من چند روز از اون سالهای دورتر وبلاگ رو خوندم تا رسیدم به اینجا! متاسف شدم که این اتفاق افتاده...برای شما و مادر عزیز دعا میکنم که خداوند هر آنچه را بهترین میدانند رقم بزنند.
شرمنده که اطلاعاتی ندارم بتونم کمک کنم.
ممنون غزل جان.تشکر از کامنت گذاشتن.
براشون سلامتی ارزو میکنم.ببخش که کمکی نمیتونم بهتون بکنم
ممنون دوست قدیمی.حالشون بدتر شده.به منزل نمیرسن.فقط میخواستم آخرش تو جمع خانواده باشن نه غربت بیمارستان که نشد.
ما برای بابا دستگاه اکسیژن ساز کرایه کردیم اون موقع (تقیبا سه ماه پیش )4/5 میلیون بود . از موسسه برای کارها هم نیروی خدمات گرفتیم اگر کمکی از من برمیاد بیا تو وبلاگم برام پیغام بذار عزیزم
ممنون مهربانوی عزیز.مزاحمت میشم.
سهیلا جون فکر کنم تو هم از خواننده های مهربانو هستی. اونموقع که در مورد مریضی و کرونای مادرش نوشت گفته بود براشون پرستاری گرفتن که خونشون مونده بود مثل اینکه. خیلی خیلی ازش راضی بودند. الآن بهش پیام دادم بیاد وبلاگت. شک ندارم هر کمکی بتونه و بدونه بهت می کنه عزیز دلم
سهیلا جون می تونید وسایل وصل اکسیژن را کرایه کنید و مهربانو می دونه چون برای پدرش گرفته . الآن بهش خبر میدم در اولین فرصت بیاد پستتو بخونه و راهنماییت کنه عزیزم
خونسردیتو حفظ کن. استرس برای تو سمه. برای تصمیم گیریت هم خوب نیست.
همش سعی میکنم فکر نکنم که چه غریبانه روی تخت افتاده.ولی مگه میشه.بچه کوچک خانواده بودم.همیشه در سختی ها کنارش بودم.حالا اینجوری دستم کوتاه شده.
سهیلا جانم
منو ببخش که اینقدر روراست برات می نویسم ولی چون گفتی اطلاعی اگه داریم بگیم برات میگم.
مادر من هم به همین مرحله رسیده بود. دکتر سینه را شکافت برای عمل اما با دیدن پخش شدن سرطان به برادرم گفته بود دستش نزدم، بخیه زدم که دیگه بیشتر از این درد نکشه و عذاب نکشه. ببریدش خونه.
چند روز تو بیمارستان بود و بعد بردنش خونه. اما پرستار بخصوصی را نگفته بودن لازمه. سرمی یا اکسیژن هم...
دو هفته هم نشد که از دنیا رفت...
دارم با بغض برات می نویسم و متاسفم که دارم اینجوری بیرحمانه درد دل می کنم.
سهیلا جون هر کمکی از دست من بر میاد بهم بگو. خصوصی یا عمومی فرق نداره. در خدمتم
سلام نسرین جان.مستاصل شدیم.خودش نمیتونه به راحتی نفس بکشه.قبلا تو خونه بود.همش بالا میاورد و درد داشت.نمیدونم چه کنیم.ممنون از این که این تجربه دردناک رو با من تقسیم کردی.
معمولا دکتر براشون مرفین با دوز بالا تجویز میکنن، ولی اثر چندانی نداره متاسفانه. خونه و اتاقی که دورتر و ساکت تر باشه رو انتخاب کنید و آپارتمان نبرید. حتما دو شیفت پرستار بگیرید چون خودتون هر کاری هم کنید تهش فکر میکنید از این بهتر باید میکردید، وجود پرستار بار روانی رو برای شما هم کمتر میکنه. شک نکنید در هر صورت خونه بهتر از بیمارستانه هرچند فقط هزینه بستری رو کم میکنه ولی حداقلش اینه که خودتون بعنوان مراقب بیمار یه جا برای نشستن و استراحت کردن دارین و از پا در نمیاین. متاسفانه اطلاعی درباره مراقبت در منزل ندارم. فقط میدونم روزهای سختیه
ممنون فال عزیز.پرستار دو شیفته که حتما باید باشه.
تزریق دارو راحته...وصل سرم یه کم دقت میخواد اما اونو هم میشه یاد گرفت...وصل اکسیژن هم کاری نداره...
اعتماد به نفس داشته باش خواهرم..
اینا چیزایی نیست که نشه یاد نگرفت...
ممنون.مشکل این جاست که همیشه من با دل و جرات حانواده بودم و حالا از کار افتادم.در واقع نقش مشاور دارم.زحمت با خواهرم و پسرش هست.یه دوره نصفه نیمه هم کمک های اولیه دیدم.
یکبار از این مراکز خصوصی پرستاری در منزل پرستار بگیرید و دقیق بشید به کارش ببینید چکار میکنه،بعد دیگه خودتون همونا رو انجام بدید.البته مواظب باشید پرستاره بهتون شک نکنه و کم فروشی کنه.
همین بیشتر به ذهن من نیومد...ببخشید خلاصه.
ممنون.یه کم تخصصی هست.اکسیژن و تزریق دارو.وصل سرم.کار خودمون نیست.درد دارن متاسفانه.