ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
31 |
پسر کوچیکه ۲۷ سالشه،فکر نکنید یه پسر کوچولو رو کردم تو حموم سوسک بکشه.
بزرگه ۳۲ سالشه،میره پشت من سنگر میگیره تا بقیه سوسک رو بکشن.
سوسکو نگفتی شتید اون بزرگتر باشه
بخدا به سن و سال نیست سهیلا خانوم اصلن سوسک حال بهم زنه.
من خودم بارها با گفتگوی درونی که با خودم داشتم علت رو جویا شدم که چرا میترسی از سوسک نمی تونه بخورتت که اما هر بار ندایی از درون بهم گفت سوسک چندشه
دقیقا،خیلی.فکر کن شب با اون پاهای زبر بیاد رو دست و پات.
جل العجیب


من۲۲ سالم که بود
از مار و عقرب و رتیل بگیر تا قاچاقچی و اشرار و دزد شبرو و خلاصه همه رو میزدم
پ ن ۱:
اون زمان سرباز بودم
پ ن ۲:
از ترس بود ننه هادی،نمیزدم اونا میزدن
دقیقا،وقتی مجبور باشی میزنی،منم وقتی تنها هستم میگیم یا بکش،یا کشته میشی،خلاصه دمپایی رو بر میدارم میزنم به میدون.
سلام خوبه که پسر بزرگه را چند وقتی شاگرد کوچیکه کنین تا شجاع تر بشه
سلام.اگر میخواست یلد بگیره تا حالا یاد گرفته بود.
رستم دستانم آرزوست
پیدا نمیشه که.هی باید داد و هوار کنم.
من یه اسپری سوسک کش گذاشتم تو سرویس اومدن با یه پیس پیس حسابشون میرسم واسه من دوموجود خیلی چندش هستن سوسک ومارمولک
پس چی فکر کردی گلم،ما اسپری میزنیم،همسر جمع میکنه.
اونوقت منو شما باید خوشمون بیاد.
پسر منهم هر وقت سوسک می بینه صدام میزنه میرم میگه: سوسک!
میگم خب بکشش میگه گناه داره.
من دیگه ماهر شدم، با یه دستمال کاغذی می گیرمشون و وسط همون دستمال به قتل می رسونمشون و میندازم تو سطل.
لطفاً شیوهء قتالهء پسر کوچیکه را شرح بدهید!
دیدی که من نحوهء کفن و دفنش را هم توضیح دادم.
اگه دوست داری بخونی یه داستان کوتاه واقعی را امروز شروع کردم.
آفرین مامان شجاع.خوب مبکنی میکشی.خیلی سریع زیاد میشن.
دختر یازده ساله ی من داداش چهارساله اش را میفرسته حوم را چک کنه قبل از حموم رفتنش :) اون هم همچین جدی میره همه جا را نگاه میکنه بعد میگه هیچی نیست بیا برو
آخی،چه شجاع،احساس مرد بودن میکنه.جانم.
سلام سهیلا جان
بی نهایت افرین به شجاعت پسر کوچیکتون والهی که به زودی پسر بزرگتون هم شجاع میشند
بعیده مریم جان.پسر بزرگه شجاع بشه.