یه خورشید درخشان

مطالب اجتماعی، کانال تلگرام @starish_shop,اینستاsoheildeco

یه خورشید درخشان

مطالب اجتماعی، کانال تلگرام @starish_shop,اینستاsoheildeco

سه شنبه

از اول هفته  در محیط کار بوی تعدیل نیرو و کم شدن ساعت کاری میامد. ساعت کاری ما خیلی طولانیه .

خوب برای آقایون خوب بود ولی برای ما خانم ها واقعا کشنده است .

البته من چون مدیریت یه قسمت رو داشتم فکر نمیکردم شامل من هم بشه .

وقتی نامه اومد منم  از خدا خواسته خودمو جزو بقیه جا زدم . بعد از طرف مدیر احضار شدم که شامل شما نمیشه .

از اون جایی که خیلی از محیط کار دلم پر بود با خواهش و تمنا خودمو نیمه وقت کردم . یعنی سه روز در هفته برم سر کار. میدونم که در این صورت حقوقم نصف میشه که سخته. از مدیریت برکنار میشم که اون هم سخت تره .

اما در این سال ها تبدیل یه یک رباط شدم . رباطی که بیش از حد مسولیت قبول میکنه . با کارم زندگی میکردم .

دیگه میخوام بس کنم . من واقعی این نیست . زندگی من خودمم . خودی که گم کردم خیلی وقته . 

انقدر خسته هستم که یادم نمیاد چه جوری بودم . یک شنبه اولین روزی بود که تو خونه بودم .

بعد از پختن غذا رفتم استخر .

چون نمیدونستم ساعت کاری یک ساعت دیرتر شروع میشه به جای تو خیابون موندن خودمو رسوندم به یه کتابخونه و نشستم کتاب خوندم .

میخواستم گریه کنم از خوشخالی . چقدر تو این سالها به خودم بد کردم .

محیط کار از من یک هیولا ساخته بود. ولی من که این جوری نبودم .

خلاصه بعد هم استخر و آبتنی کردن در حوضچه اکنون . جای شما خالی. خیلی خوش گذشت.

کم کم داره یادم میاد کی بودم.

نظرات 6 + ارسال نظر
پرواز دوشنبه 6 مرداد 1393 ساعت 22:56

منم بعد از سالها کار کردن زدم زیر همه چی واومدم بیرون. الان 5 ساله که دارم زندگی می کنم هر چند یه کمی از جهت مالی محدود شدم ولی می ارزه.هر چند که قبلا بیشتر حقوقم خرج بچه ها می شد خوب حالا بچه ها هم کمتر خرج می کنن.عوضش مامان شادتری دارن. خودشون می گن مامان خوشحال بهتر از پوله.
می تونم هر وقت دلم خواست مسافرت وگردش ومهمونی برم.هر چی دلم خواست ورزش کنم وکوه برم. وخلاصه کلی با خودم حال می کنم.عیدتون مبارک

ممنون دوست عزیز. منم دقیقا همین حالو دارم . بیشتر حقوقم خرج بچه ها میشه.بچه ها از تصمیمم استقبال کردن . اما خودم کمی به هم ریختم . فکر اینکه بخوام از همسر پول بگیرم اذیتم میکنه . به هر حال تغییر شرایط مشکله . مشکل دیگه ای هم هست که درباره اش میگم

رها دوشنبه 6 مرداد 1393 ساعت 14:47 http://rahaomidvar.blogfa.com

چه خوب و مبارکه :*
کاشکی یه روزی بیاد که دیگه نیاز مالی مجبور نکنه آدما رو برای کار کردن تمام وقت.
یه وقتایی فکر می کنم چه قدر راحت دارم روزهام رو از دست میدم و خب به این روش هم عادت کردم.
عادت خوبی نیست ولی خب جبر زندگی هم چاره ای برای آدم نمیذاره

جبر دیگه رها جان جبر. فک میکنی چه خوبه کار میکنی و دستت تو جیب خودته . بعد میبینی خودتو ازت به یه بهای ناچیز خریدن. خسره دنیا والاخره همینه دیگه

آفرین دوشنبه 6 مرداد 1393 ساعت 13:18

عیدتون مبارک

ممنون عید شما هم مبارک

آقای سیبیلو دوشنبه 6 مرداد 1393 ساعت 11:48 http://mrmustache.blogsky.com/

اگه مسائل اقتصادی نیست، کار و تعطیل کنین بانو. من خودم به شخصه به عیال می گم اگر می تونه ساعت کاریش رو کم کنه. نمی خوام تو کارش تحت فشار و استرس باشه. اما فعلا مسائل مالی یکم گریبان گیر اول زندگی.

مسئله اقتصادی هم هست اما خودم مهمترم

مامان فرشته های شیطون دوشنبه 6 مرداد 1393 ساعت 11:15

فکر کنم من حسابی احساستون رو درک کنم

ممنون عزیزم

پرنده ی گولو دوشنبه 6 مرداد 1393 ساعت 09:44

به به
مبارکه
چقدر تصمیم سختی رو گرفتی و چقدر آفرین داره این تصمیم
بهت تبریک میگم حسابی
امیدوارم منم یه روز بتونم خودم رو به کار و حواشی اش ترجیح بدم

ممنون گولو جان. خیلی سخته اما همه چیز دست به دست هم داد و شد . دیگه موقعش بود. شما هنوز جووانی و وقت داری.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد