یه خورشید درخشان

مطالب اجتماعی، کانال تلگرام @starish_shop,اینستاsoheildeco

یه خورشید درخشان

مطالب اجتماعی، کانال تلگرام @starish_shop,اینستاsoheildeco

پرستار سالمند

این چیزایی که میخوام براتون تعریف کنم بین خودمون بمونه دوستانه.

الهه جان کامنتت رو خوندم .

از وقتی مادر بیمار شدن براشون‌پرستار روزانه آوردیم.خانم میانسالی هستن که انصافا خیلی با شرایط ما کنار میان.کلا با هم میسازیم.خوب این خانم هم مثل بقیه ما عیوبی هم دارن.یعنی اگر موقع استخدامشون‌من حضور داشتم استخدام نمیشدن.یکی از مشکلاتشون پر حرفی هست.یکی دیگه کم حافظ هستن.

ولی در عوض بسیار وقت شناس.مهربان.مودب.دست پاک هستن.و دلسوز مادر.

خوب اینا رو هم ول کنید تا برم سر اصل مطلب.

مادر بسیار مهربان هست.اصلا راضی به رنجاندن کسی نیست.روزای اول یه نمک پاش تو خونه جابه جا شده بود.واقعا میگم.یه نمک پاش ساده.البته مادر میگفتن که من باهاش خاطره دارم.هر چی من و پسر خواهرم میگفتیم پیدا میشه.حتما جا به جا شده میگفتن نه اون خانم دور انداخته.

بعد اون بنده خدا فکر میکرد جنس با ارزشی بوده.هی قسم و آیه میخورد که من برنداشتم.کیفش رو نشون میداد.من هم خنده ام گرفته بود و هم غصه میخوردم که چه کاری هست با این بنده خدا.

خلاصه گشتیم و نمک پاش پیدا شد.مادر خیلی ناراحت شده بود.که تهمت زده.همش میخواست یه پولی به اون خانم بده و حلالیت بگیره.

حالا دو ماهی هست که این خانم با ما هست.متاسفانه رفتار پسر خواهرم با این‌خانم‌خوب نیست.تا حرف میزنیم هم میگه حقوق میگیره باید بکنه.

نمیدونم چرا هر کدوم از ما بالا دست کسی میشیم فکر میکنیم زندگیش رو باید به دست بگیریم.گاها حتی ظلم‌میکنیم.چرا؟چون قدرتش رو داریم.

بین خودمون میمونه دیگه.اون اوایل منم داشتم اینجوری میشدم.بعد افسار خودم رو کشیدم.در واقع حقوق خانم رو من از پول های مادر پرداخت میکنم.فکر میکردم باید در کارهاش دقیق بشم.ایراد بگیرم.یه بار صبح جمعه که رفتم دیدم چند تا از ظرف ها درست شسته نشده.یه پیامک مودبانه و محترمانه برای اون خانم نوشتم و خواهش کردم ظرف ها رو بهتر بشوره.بعد یادم افتاد وقتی رسیدم مادر داشت چند تا بشقاب میشست.شصتم خبر دار شد که مادر بخاطر ضعفش نتونسته خوب بشوره.کار اون خانم نبوده.

از اون به بعد همش با خودم جنگیدم بگم نگم.معذرت خواهی بکنم.نکنم.خوب من حقوق میدم.صاحبکارم.

دیدم نمیشه.دوباره پیامک زدم و جریان رو گفتم.عذر خواهی هم کردم.اون بنده خدا هم پذیرفت.

خلاصه اگر روزی کسی زیر دستتون بود.اگر روزی حقوق کسی رو میدادید.همون جوری باهاش رفتار کنید که دوست دارید باهاتون رفتار بشه.

آدم باشید لطفا.

نظرات 4 + ارسال نظر
علی امین زاده جمعه 20 بهمن 1396 ساعت 22:50 http://www.veryveryinteresting.com

تحت شرایطی که پیش اومد، با وجودیکه مقصر نبودمیه چند بار عذر خواهی کردم و مخاطب گرامی دور برداشت!
اما خب، کلاً بخوام بگم، عذرخواهی رفتار قشنگیه. سخته ترکش کنم!

مهم این هست که کار درست رو انجام بدیم.حتی اگر طرف مقابل دور برداره

ماجراهای مریمی جمعه 20 بهمن 1396 ساعت 21:29 http://merrymiriam.blogsky.com

آفرین
کاش همه‌مون اینجوری نظارت کنیم بر رفتارمون و انصاف داشته باشیم

انشالله.وسوسه قدرت خیلی قویه.

مینو پنج‌شنبه 19 بهمن 1396 ساعت 18:59 http://Milad321.blogfa.com

سعی میکنم خیلی امر و نهی نکنم'اما بعضی ادم ها خیلی کارهای غیر قابل تحملی میکنند.

مینو جان کلا کسانی که میان پرستار سالمند میشن معمولا خیلی باهوش نیستن.و معمولا با سالمندان زیادی سر و کار دارن.باهاشون مدارا کنید.

همطاف یلنیز پنج‌شنبه 19 بهمن 1396 ساعت 18:31 http://fazeinali.blogfa.com/

سلام سلام
.
"چرا هر کدوم از ما بالا دست کسی میشیم فکر میکنیم زندگیش رو باید به دست بگیریم.گاها حتی ظلم‌میکنیم.چرا؟
چون قدرتش رو داریم؟"
.
ممنونم شما مواردی رو مطرح می کنید که تقریبا منم لمس کردمشان، گاها نوشته شما تلنگریست برای همطاف.

ممنون همطاف جان.این اول یه تلنگر برای خودم هست بعد به دیگران.مینویسم که یادم باشه.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد