| ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
| 1 | 2 | 3 | ||||
| 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
| 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
| 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
| 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
حالا یه جمع بندی خواستم بکنم.دیدم خیلی ها به پزشک مراجعه نمیکنن یا بیمارستان نمیرن بخاطر ترس از کرونا.شنیدم یه نفر دستش شکسته خودش با آتل بسته و دکتر نرفته.خوب این دست که دیگه دست نمیشه.شما میتونید سرچ کنید کدوم بیمارستان ها پذیرش کرونا دارن و به بیمارستان های دیگه مراجعه کنید.کرونا معلوم نیست کز تموم بشه.واکسن معلوم نیست کی درست بشه و در دسترس ما قرار بگیره.یعنی باید یاد بگیریم باهاش زندگی کنیم.ماسک بزنید.ضدعفونی کنید.وقتی میخوام دست بشورم کف مالی میکنم.شیر آب رو میبندم.تا ۲۰ میشمارم.بعد آب میکشم.اونم با فشار آب قد دم موش.یاد بگیریم باهاش کنار بیاییم.درسته بیرون رفتن و تفریح فعلا واجب نیست.ولی کارهای پزشکی رو پشت گوش نیندازید.همین بیمارستان تخصصی ابن سینا اصلا پذیرش کرونا نداشت.بیمارهای مشکوک دو ساعت تو اورژانس میموندن تا مشخص بشه پاک هستن.بعد بستری میشدن.مریض هم توش قل میزد.از آپاندیس گرفته تا دست و پا شکسته و زائو.خلاصه که اینجوری هاست.
سلام سهیلا جان
مدتی بود به وبلاگها سر نمیزدم.امروز چند پس راجع به بیماریت خواندم.هم خیلی ناراحت شدم، هم از اینکه فعلا حالت بهتره ، خوشحالم.امیدوارم روز به روز بهتر باشی.
سلام.مینو جان.به امید سلامتی همه بیمارها.
خوشحالم که بهتری سهیلا جون. خب راستش منهم خودم از دکتر رفتن توی این دوران میترسم.و امیدوارم که نیازی پیش نیاد. ولی وقتی آدم مجبوره، مجبوره دیگه کاری نمیشه کرد.
مواظب خودت باش. امیداوارم که دیگه نیازی نباشه به منظوردکتر و بیمارستان از خونه بری بیرون.
ممنون ترانه جان.این تجربه اجباری بود.
سهیلا جان حالا حالتون چطوره؟
وضعیت بیمارستان ها درهم بود حالا که دیگه بدتر شده..
خیلی کار خوبی کردی تجربه تون رو نوشتی.به قول شما اومد و آدم ناچار شد بره دکتر،
ممنون.برای همین نوشتم که بقیه بدونن.
سلام سهیلا خانم. خدا رو شکر که حالتون بهتره. این بیمارستان ابن سینا خصوصی هست؟
بله.البته نمیتونم بگم خیلی تاپ هست.ولی خیلی تمیز و ضدعفونی بود.یعنی اونا خودشون بیشتر از کرونا میترسیدن تا ما.
سلام
حق با شماست
واقعا هرچیزی یه حدی داره
ممنون از نظرتون.