| ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
| 1 | 2 | 3 | ||||
| 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
| 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
| 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
| 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
در دوره های قبل که میرفتم با هیچ کدوم از بیماران صحبت نمیکردم.البته یه کم شلوغ هم بود.اینبار چون زود رفته بودم یه خانم اون جا بود.جالب این که هر دو حالت های مشابه داشتیم.می.گفت به بچه هام گفتم نمیخوام معالجه کنم.بذارین تموم بشه.یا این که میگفت نمیتونم شیمی درمانی رو تاب بیاره میمیرم تو این دوران.منم دقیقا همین افکارو داشتم.وقتی فهمیدم نوعش از انواع کشنده نیست و فقط دردم زیاد میشه مجبور به ادامه معالجه شدم.الان اون خانم فقط یه جلسه از شیمی درمانیش مونده بود.منم که دوره سوم رو تموم کردم و نمردم.خودش میگفت چقدر آ دم پوستش کلفته.نمیمیره با این همه سختی.گفتم اتفاقا د ر اوج خوشبختی یه ضربه کوچک میخوری و تموم.ولی یه وقت هم با این تن نحیف هی میری ادامه میدی و نمیمیری.اونم پوست روی استخوان بود.کلا هم گوشت نمیخورد.با حبو بات و سالاد زنده بود.خلاصه اومدم بگم‌هستم با پررویی تمام.
چطوری سهیلا جون؟ من فکر میکردم برای این پستت کامنت گذاشتم. خب تو رشته های قویی داری که تو رو به این دنیا وابسته نگه میدارن. همسر و بچه هات ، دوستهات، دوستهای وبلاگیت. برای من که زنده بودنت خیلی مهمه پس با پررویی بیشتر ادامه بده عزیزم. به امیدو روزها بهتر که حال همه مون بهتر باشه.
سلام ترانه جان.واقعا همینطوره.خودم آماده رفتن بودم ولی اطرافیانم نه.ان شالله اون روزایی که حالمون رو خوب میکنه زودتر بیاد.
ای جانم عزیزکممممممممم...
برای سلامتی خودِ مهربان و پرتلاش ات و اون گولوهه عزیز دعا می کنم
ممنون از دعای خیرتون.
تنت به ناز طبیبان نیازمند مباد.
امیدوارم زود زود خوب بشی.
ممنون گلم.برای شما هم آرزوی سلامتی دارم.
قویترین ادما هم بعضی وقتا کم میارن ولی تموم که نمیشن برای تو سهیلای عزیزم گولوی خوش قلبم تیلوی نانازم و همه مون که این روزا حال دلمون خوب نیست ارزوی روزهای شاد و رنگی رنگی دارم
ممنون گلم.
امیدوارم هر چه زودتر بنویسی، شیمی درمانی تمام شد و دیگه سرطان ریشه کن شد.
وقتی اسم این بیماری ترسناکه، وای بحال خود بیماری و درمانش.
خدا قوت بیشتر سهیلا جان
جریان سوزوندن گل مریم هم بامزه بود
سلام.ممنون نسرین جان.ان شالله همه بیمارها شفا پیدا کنن.
سلام سهیلا جان
امیدوارم به زودی خبر سلامتی کاملت را بشنوم.
حتما این دوران برات سخته، اما انشاالله نتتیجه خوب میگیری.71373
ممنون از دعای خوبتون.
قوی باش .باشه؟
ما که یه سهیلا بیشتر نداریم
بیشتر وقتا هستم.بعضی وقتا کم میارم.آدمیزاده دیگه.بعضی وقتا پوستش نازکه بعضی وقتا کلفت.
بهش فکر نکن سهیلا جان، ما فعلا وقت مردن نداریم!
باید بمونیم و به خاک سیاه نشستن خیلی ها رو ببینیم..
برای خودت و پرنده گولوی عزیز و همه بیماران شفای کامل و سریع آرزو میکنم... الهی همتون به زودی زود لباس عافیت تن کنید ..
ممنون نگین عزیزم.
این روزها خیلی زود میگذره و دوباره گوشت میاد زیر پوست و همه چیز مثل سابق میشه . مامانم بعد از عملش میگفت انگار کارم هنوز اینجا تموم نشده ...
انشالا شما هم خیلی زود سلامتی کامل تون رو به دست میارید . روزهای خوب در راهند
دقیقا همینطوره.ولی سخته طی کردن دوره درمان.
از اینی هم که هستی پرروتر باش ما دوست داریم
ممنون منجوق جان.
براتون عمرطولانی باسلامتی آرزو میکنم، اینروزها هم میگذره و تموم میشه و ازش یک خاطره دور دوست نداشتنی میمونه
ممنون‌گلم.
سلام
مدتهاست میخوام برات بنویسم عزیزم
ولی راستش دستام نا نداشتن
منم از مهر پارسال درگیر شدم
یه چی توی بدنم عین نفرین آمون میچرخه و هر بار به یه عضو حمله میکنه
درد ازم آدمی ساخت که نمیشناختم
عادت کردم به بیهوشی به جراحی
به جای بخیه به بیمارستان
صد بار فکر کردم میمیرم
ده ها بار خسته شدم خواستم دیگه تموم بشه
ولی عین سوسک چرنوبیل هستم
زنده و دست پا جنبان
فکر کنم ما آدم با بیماری مردن نیستیم
دوستت دارم
خدا نکنه گولو جان.دردت به جونم.تو سنی نداری.حتمازود خوب میشی.اگر قرار بود بمیریم زودتر از این ها مرده بودیم.حالا که تازه داره میرسه به وسطاش.گاهی وقت ها فکر میکنم محبت زیاد همسر و بچه ها و تک خواهرم من رو به این دنیا وصل کرده. حتما زود خوب میشی و از زندگیت لذت میبری.خدا نگذره از گناه کسانی که با استرس زیاد همه رو بیمار کردن.