سی تی

آقا ما برای امتحان نهایی یه آزمایش و یه سی تی اسکن تزریقی داشتیم.آزمایش که خون بود کاری نداشت.دادیم و جواب هم گرفتیم. مونده بود سی تی اسکن تزریقی.یه جا رفتیم گفتن دستگاهمون خراب شده معلوم نیست کی درست بشه.رفتیم یه بیمارستان.۴ تا بطری کوچک آب معدنی دادن که توش دارو بود.اونا رو باید از روز قبل میخوردم.یه چند تا دارو هم خریدیم برای تزریق در حین سی تی.خلاصه روز موعود رفتیم.همه لباسهام رو در آوردم واول یه سی تی بدون تزریق گرفتن.بعد یه سی تی با تزریق.منم اون جا از سرما مثل  بید می لرزیدم. اونایی که گذرشون افتاده میدونن اتاقش خیلی سرده.بخاطر حفاظت از دستگاه ها. هوا هم که سرد.دیگه بدتر.به خودم تلقین میکردم جلو بخاری هستم تا کمتر بلرزم.از اون جا که اومدیم از جای تزریق شروع کردم به خارش.بعد کم کم تمام بدن شروع کرد به خاریدن.تا حد زخم شدن.یعنی فقط مونده بود یه درخت بذارم وسط اتاق خودم رو باهاش بخارونم.  همسر رفت جواب دکترش رو بگیره پرسیده بود.گفتن از عوارض دارو هست.خوب بترکید.شما که یه برگه تایپی دادید برای کارهای قبل از سی تی.اینم میگفتید .بعد هم گفته بودن سیتریزن بخوره. دوباره هم بترکین.خوب میگفتید یا مینوشتید با سوادها.اومدم گوگل کردم دیدم گفته بخاطر عوارض داروها و اثری که روی کلیه میذاره بعد از سی تی خیلی آب بخورید تا اثرش بره.خوب بار سوم هم بترکید.این همه دارو وارد بدن بیمار میکنید.خوب بتقید درباره اش.

کادر درمان هم خسته و عصبی هستن.شرایطشون سخته.ولی واقعا این کارها رو میشه کرد.من سواد داشتم و گوگل کردم.اون آدمی که دردمند و بیماره و نمیتونه یا سوادش رو نداره چه کنه.

پند اخلاقی:قبل از انجام هر کار پزشکی گوگل کنید.اطلاعات لازم رو به دست بیارید.به امید این که کسی دلش برای شما بسوزه نباشید.همه دنبال این هستن کارشون رو انجام بدن برن خونه.گور پدر مریض هم کرده.چشمش کور میخواست مریض نشه.والا.