یه خورشید درخشان

مطالب اجتماعی، کانال تلگرام @starish_shop,اینستاsoheildeco

یه خورشید درخشان

مطالب اجتماعی، کانال تلگرام @starish_shop,اینستاsoheildeco

زادو بوم

سلام.روز خوبی داشته باشید.این عکس رو دیدم یاد فیلم زاد و بوم افتادم.تو سینما دیدم.انگار هزار سال قبل بود.بسیار فیلم زیبایی بود.پر از مفاهیم زیبا.مناظر زیبای قشم.البته جادوی سینما هم بود.تاریکی و پرده عریض.هی روزگار.انگار هزار ساله شدم.خوب امروز یه پیج برای خرید روتختی معرفی میکنم.قیمتشون مناسب بود.پول رو که پرداختم جنس رو به موقع تحویل دادن. کیفیتش هم خوب بود.جمعا سه بار خرید کردم ازشون.راضی بودم.بقیه اش رو خودتون برید تو پیجش ببینید.تو اینستا.

@eeddeeaall

تو وبلاگ عکس نیست.عکس یه بچه لاک پشت گوگولی زیر آب.

نظرات 9 + ارسال نظر
فال یکشنبه 5 بهمن 1399 ساعت 08:07 http://semilife.blogfa.com

آخرش زاد بوم رو دیدما
دردناک بود
امید در پستو بود، محدود بود ولی "بود"!

دلم سینما میخواد
همیشه همینطور بودم، در قلب امتحانات پایانترم، دلم تمام تفریحات، کتابهای فلسفی، کارهای هنری و ورزشها رو میخواد(نهادم بیدار میشه)
همینکه امتحان آخرو به پایان رسوندم میگم، ای بابا کی حال داره بره دنبال اون کارا؟!
ترسیدم زادبوم رو بذارم بعد از امتحانات بیوفته تو دوره تنبلانه و منطق!
ممنون که فیلم رو معرفی کردید

دیدی مناظرش چقدر قشنگ بود.اون بچه لاک پشت ها.همیشه منم سر امتحان ها حسرت ددر داشتم و آویزون یخچال بودم.

نسرین یکشنبه 5 بهمن 1399 ساعت 00:52 https://yakroozeno.blogsky.com/

خوبی خانمی؟
من هر روز بهت سر می زنم... کلی وقته ننوشتی

سلام نسرین جان.دل و دماغش نیست.ولی مینویسم.ممنون .

هنرمند جمعه 3 بهمن 1399 ساعت 15:22 http://www.honar5556.blogfa.com

سلام و درود

درود و سلام به شما هنرمند.

حسن کچل بانو چهارشنبه 1 بهمن 1399 ساعت 15:14

بانو کارت پولتون را باید ازتون بگیرن

حسن جان در یک اقدام قاطع از تمام پیج های وسوسه گر اومدم بیرون.یه نفس راحت کشیدم.ورشکست شدم.

فال سه‌شنبه 30 دی 1399 ساعت 12:02 http://semilife.blogfa.com

دومین باره که دارید از فیلم زادبوم تعریف میکنید، دیدنش رفت تو لیست کارهای اسفندماه
منم اعتراف میکنم طی بروز کرونا خیلی تغییر کردم، البته دوتا از مهمترین اتفاقات زندگیم همین وقت افتاد و بی اثر نبود، اگر نه من به بی سر و صدایی و انزوا و لذتهای انفرادی عادت داشتم.
با این وجود، چندباری از ته ته دل، داشتم برا شرایط عادی و عدم محدودیت اجتماعی هلاک میشدم وای به حال برونگراها...

واقعا.دلم برای دوستان برونگرام میسوزه.واقعا در عذابن.فیلم زادوبوم خیلی قشنگ بود.برای همین دوبار تعریف کردم.

آروین آقابابائی سه‌شنبه 30 دی 1399 ساعت 07:10 http://bekhoonolezatbebar.blogfa.com

همه تون راست میگید. ای کاش کرونا بره، ما هم به زندگی مون برسیم، بریم بیرون. ای کاش که کرونا نبود.

البته من آقا هستم که فکر کنم مزاحم شدم، اما من هم خواستم نظر بدم.
چیزی که نوشته بودید خیلی خوب بود و انشاالله زودتر کرونا برود.

نسرین یکشنبه 28 دی 1399 ساعت 03:53 https://yakroozeno.blogsky.com/

کرونا نیز بگذرد

بله.خوشبختانه در این دنیای فانی همه چیز میگذرد.از خوب و بد.

یاسی یکشنبه 28 دی 1399 ساعت 00:03 https://jasmin2020.blogsky.com/

سلام سهیلا جان
من هم دقیقا همین احساس رو دارم...کی فکر میکرد رفتن به یه فست فود و ساعتی رو با دوست و خانواده اونجا گذروندن و در کنارشون غذا خوردن بشه یکی از اون آرزوهای محال؟؟؟!!همه ش در عرض یکسال اتفاق افتاده...

دقیقا یاسی جان.

صفا شنبه 27 دی 1399 ساعت 15:43 http://mano-tanhae-va-omid.blogsky.com

انشااله این روزها هر چه سریعتر میگذره . دوباره سینما میریم و کنسرت میریم سفر میریم بدون نگرانی و قدر چیزهایی رو که داشتیم بیشتر میدونیم ....

ان شاالله.چه چیزهایی که ندیدیم صفا جان.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد