یه خورشید درخشان

مطالب اجتماعی، کانال تلگرام @starish_shop,اینستاsoheildeco

یه خورشید درخشان

مطالب اجتماعی، کانال تلگرام @starish_shop,اینستاsoheildeco

آن سوی پرده ۳

تازه پسر دومم دنیا اومده بود.یه افسردگی طولانی از قبل زایمان داشتم.حالم خوب نبود.پسرم شش ماهه بود که دایی عباس سکته قلبی کرد و به بیمارستان رفت.تمام مدت گریه میکردم. میدونستم به محیط بیمارستان عادت نداره.از بوی بیمارستان بدش میومد. چون بچه کوچک داشتم همسرم اجازه نداد برم بیمارستان. یه هفته نشد که خبر دادن دایی به رحمت خدا رفت.در سن ۶۵ سالگی.دیگه اشکم بند نمیومد. مراسم گرفتن. من همش بی تابی میکردم.همش به یادش بودم.برام پدر شوهر نبود.دلخوشی های خوب بچگی بود. خلاصه که حالم خیلی بد بود. تا یک شب که خوابش رو دیدم . دایی در یک خانه روشن و زیبا بود.پر از نور و شادی .یه موسیقی ملایم تو فضا بود. دایی هم مثل برادرم با فاصله ایستاده بود  .   روشن و نورانی .حرف میزد. منم میفهمیدم چی میگه ولی لبهاش تکون نمیخورد.  دلداریم میداد که البته هیچی ازش یادم نیست.تنها چیزی که یادمه این هست که میگفت طبقه بالا هم مثل پایین خیلی خوبه ولی ساکنش هنوز نیومده. به طبقه بالا اشاره کرد‌بالا تاریک بود‌ . قبر دایی دو طبقه بود که ۵ سال قبل عمه ام در اون آرام گرفت. دیگه چیزی از خوابم به یاد ندارم. دیدید بعضی ها همش خواب میبینن. اصلا از خواب هام چیزی یادم نیست.فقط همین چند تا که درباره آدم های در گذشته هست یادمه. بعد از اون آروم گرفتم. دیگه بی تابی نمیکردم.

نظرات 10 + ارسال نظر
ونوس سه‌شنبه 12 اسفند 1399 ساعت 04:10 http://calmdreams.blogfa.com

با همه غم داستان خیلی جالب نوشتی
روحشون شاد

ممنون.

مینو دوشنبه 11 اسفند 1399 ساعت 18:05 http://milad321.blogfa.com

روحشون شاد و در آرامش ابدی.

کاش من هم از این خوابها میدیدم.البته خواب افراد خانواده ام را که فوت شده اند ،زیاد میبینم.ولی هیچکدام خواب آرامبخشی نیست.

سلام مینو جان.ان شالله که از این به بعد خواب های خوب ازشون ببینی.

یاسی دوشنبه 11 اسفند 1399 ساعت 11:50

ههههههی روزگار...حیف از انسانهای نازنینی مثل پدر شوهرت که انقدر زود از بین میرن...هر کی خوبه خدا زود میبره پیش خودش...نمی دونم چه حکمتیه؟؟!!

ممنون یاسی جان.خدا رفتگان شما رو هم رحمت کنه.

پرنساا دوشنبه 11 اسفند 1399 ساعت 10:44

خدا رحمتشون کنه پدرشوهر نازنینت رو
چه خوابی دیدینا خواب طبقه بالااااا

آره.حالا حتما دایی خدا بیامرز باید طبق بالا رو هم میگفتبه عمه ام نگفتم والا زودتر از موعد از دنیا میرفت.

غزل سپید یکشنبه 10 اسفند 1399 ساعت 23:18 https://iliata67.blogsky.com

روحشون شاد. چه مرد نازنینی...
واقعا دیدن بعضی از درگذشتگان در خواب ارامش بخشه...من هم دلتگ چند نفرم و هر وقت میبینمشون تا مدتها غرق آرامشم

مامان فرشته ها یکشنبه 10 اسفند 1399 ساعت 19:21

منم قدیما خیلی خواب فامیلای فوت شده میدیدم ولی الان نه یه عمه داشتم خیلی مهربون بود خیلی زیاد بعد یه شب خوابش دیدم گفت وقتی همه دور هم جمع هستید منم پیشتون هستم

سلام.چه جالب. واقعا همینطوره.در شادی ها و غم ها شریک هستن.

نسرین یکشنبه 10 اسفند 1399 ساعت 16:21 https://yakroozeno.blogsky.com/

یادشون گرامی

ممنون.

منیژه یکشنبه 10 اسفند 1399 ساعت 13:59

سلام سهیلا خانم
مطالبتون را دوست دارم و مدتهاست میخونم. همه میدونیم مرگ حقه اما من بیشتر نگران پسرهام میشم که اگه برم تنها می مونند و غصه میخورند. من هم مثل شما دو تا پسر دارم یکی نوجوان و یکی دبستانی البته.

سلام منیژه خانم گل.یه زمانی من خیلی غصه بازمانده ها رو میخوردم.یه بنده خدایی گفت هر کسی خدایی داره.

ستار یکشنبه 10 اسفند 1399 ساعت 13:30 https://oldjavoon.blogsky.com/

خیلی زیبا نوشتید
روح دایی در آرامش ابدی
ممنون که هستید

ممنون جوانمرد عزیز.ان شالله روح تمام درگذشتگان در آرامش باشه.

سمیرا یکشنبه 10 اسفند 1399 ساعت 11:38

قرین رحمت خدا باشن و باشیم ان شاالله من به اونور خیلی اعتقاد دارم، دوسدارم اونور آرامش داشته باشم و راضی و خوشحال باشم مرسی بابت پست های فوق العاده جالبو قشنگتون

ممنون سمیرا جان.منم اونطرف رو بیشتر دوست دارم.اینا رو نوشتم شاید کمک باشه برای بقیه.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد