یه خورشید درخشان

مطالب اجتماعی، کانال تلگرام @starish_shop,اینستاsoheildeco

یه خورشید درخشان

مطالب اجتماعی، کانال تلگرام @starish_shop,اینستاsoheildeco

کار خیر

جونم براتون بگه،پدر عادت داشت نون ها رو با قیچی مخصوص ریز کنه،تو ظرف مخصوص بریزه ،یه کم آب بریزه روش،ببره بذاره تو باغچه،کار هر روزشون بود.

وقتی فوت کردن،بار دومی که ما به سر خاکشون رفتیم،یه عالمه گنجشک روی خاک و اطرافش بود،در صورتی که دانه ای نبود،یعنی ما حتی یادمون نبود که برای پرنده ها چیزی ببریم.دلم خون شد،که گنجشک ها ،دوستشون رو تنها نذاشتن.

اون جایی که ما با عملمون تنها میمونیم،فقط مهربانی ،فریاد رس میشه.

خدا همه رفتگان رو رحمت کنه.

نظرات 10 + ارسال نظر
یاسی جمعه 14 آبان 1400 ساعت 11:01 https://jasmin2020.blogsky.com/

روح پدر گرامی شاد و قرین رحمت الهی...

ممنون یاسی جان،روح رفتگان شما هم در آرامش باشه.

نسرین پنج‌شنبه 6 آبان 1400 ساعت 07:01 https://yakroozeno.blogsky.com/

یادشون گرامی

ممنون نسرین جان.خدا رفتگان شما رو هم رحمت کنه.

فال سه‌شنبه 4 آبان 1400 ساعت 23:35

خدا رحمتشون کنه.
حیوانات موجودات باشعوری هستن فقط ما زبونشون رو درک نمیکنیم.
یه بنده خدایی تعریف میکرد زمان جنگ همیشه زیر درخت توی حیاط روی یه تخت میخوابیده،اون روز از غروبش برعکس همیشه هیچ پرنده ای روی درخت ننشسته و این آقا هم متوجه و متعجب میشه بعدم نصفه شب که روی تخت خوابیده میبینه که سگ نگهبانش سراسیمه پارس میکنه و پایه تخت رو گاز میزنه و میخواد تخت رو جابجا کنه. این آقا هم عقل به خرج میده و میره ته خونه و چند دقیقه و شاید چند ثانیه بعدش، یه بمب دقیقا میخوره جای درخت!
من با چشم خودم دیدم که حتی گیاهان هم شعور دارن و به کسی که واقعا عشق و علاقه توی وجودش هست قشنگ لبیک میگن و رشد میکنن و اونیکه دوستشون نداره باهاش قهر میکنن و خشک میشن

یه همسایه داریم،انقدر آدم خوبیه،یه حوض کوچولو خریده،وسط باغچه گذاشته،دائم هم آب تمیز میریزه برای پرنده ها و گربه ها.

مهربانو سه‌شنبه 4 آبان 1400 ساعت 14:03 http://baranbahari52.blogsky.com/

خدا رحمت کنه عزیزم روحشون شاد باشه و خدا بهتون صبر بده . چشمام از تعریف محبت پدر و جمع شدن پرنده ها برمزارشون پر از اشک شد .
فکر کن روی مزار من چقدر گربه های ملوس و رنگارنگ رژه میرن

ممنون مهربانو جان.خودمون انقدر گریه کردیم سر خاک.

طیبه تی تی یکشنبه 2 آبان 1400 ساعت 17:59 http://parandehdararamesh.blogfa.com/

خدا رحمت کنه پدر بزرگوارتون و همه ی عزیزان آسمانی
حیاط خونه ی مادر من پاتوق گربه ها بود و درختاش هم پر از پرنده و گنجشک ولی درختاش رو به دلیل علمی بابا مجبور شد قبل از مرحوم شدنش قطع کنه و موزاییک کنه،چون چاه حیاط می گفتند داره کم کم اطرافش رو می کشه داخل چاه، یه همچین چیزی و درخت هاش مخصوصا اون انار نابارور که انارهای ریز می داد خیلی تنومند بود ،همه گفتند باید درخت ها کنده بشه و باغچه صاف بشه
گربه ها هم که با هم زندگی می کردیم چون آشپزخونه مون حیاط بود و هیچ راه دسترسی به اتاق ها نداشت و هیچوقت هم نوسازی نشد که اوپن دار بشه به اتاق ها،باید از حیاط و راهرو دور می زدیم تا اتاق
گربه ها همیشه از پشت بوم می پریدن تو حیاط و منتظر غذا بودن ولی من تو ۲۲ سالگی تقریبا از گربه خیلی ترسیدم ( سر جریانی) و خداروشکر چندین ماهه دوباره ترسم کاملا ریخته و دوستشون هم دارم ،البته دوستشون داشتم ولی می ترسیدم

ضمنا اگه می خونی، شاخه نبات عزیز،فدای سرت بابت اون کامنت و دیس لایکش

چه بد که مجبور به حذف باغچه شدید.

سلام یکشنبه 2 آبان 1400 ساعت 14:45

مسجد سجاد بالاتر از صادقیه
یک آقایی هم مسیر شدیم نون های خشک را جمع می کرد می گفت آنرا آب می زنم و در باغچه می گذارم‌
تا پرنده ها بخورند
البته خانمم مخالف است

اگر زحمتش برای کسی نباشه،در فصل زمستان مخصوصا خوبه.

مریم یکشنبه 2 آبان 1400 ساعت 10:55 http://mabod.blogsky.com

سلام سهیلا جان
روح پدر شاد و در آرامش و سرشار از نورو مغفرت و رحمت الهی
وبا این کار خیرشون در زمان حیات حتما پرنده ها دعا شون می کردند ،
خداوند روحشون رو شاد کنه و بی نهایت خیر دنیا و آخرت رو بهشون عطا بکنه الهی امین
به برکت صلوات بر محمد ص و آل محمد ص :
اللهم صلی علی محمود آل محمد و عجل فرجهم

ممنون مریم جان.خدا رفتگان همه رو رحمت کنه.

Sattar یکشنبه 2 آبان 1400 ساعت 10:22 https://oldjavoon.blogsky.com/

عرض سلام
نظر شخصی من اینه
وقتی آدما بهم کمک میکنن،امکان داره این بین ایجاد توقع بشه
وقتی به موجودات خدا کمک بشه،چون ازشون توقعی نیست پیش خالقشون این کمک بی اجر نمیمونه
و چه کسی بهتر از خدا و چه توقعی بهتر خدا
توی باغها معمولا حیوانات وحشی میان
یبار یه شغال زخمی از گله جدا افتاده بود
پناه آورد به باغ
بچه ها گفتن بزنیمش
قبول نکردم و بهش نزدیک شدم،اصلا وحشیگری نکرد و تونستم زخمش رو ببندم
بعد هم رفت
اما از اون به بعد تا حالا دیگه توی باغ ما نمیان
مرغهای ما در امان هستن

آفرین به این شغال قدر شناس،محبت به آدم ها و حیوانات کلا از یه جنس هست،نمیدونم چرا ما محبت رو محدود میکنیم،محبت بی قید و شرط باید باشه،دیگه توقع به وجود نمیاد.
به جهان ، خرم از آنم که جهان ، خرم از اوست
عاشقم بر همه عالم ، که همه عالم ،از اوست

ربولی حسن کور یکشنبه 2 آبان 1400 ساعت 07:28 http://Rezasr2.blogsky.com

سلام
خدا رحمتشون کنه
اما من نفهمیدم چرا نمیشه همین رویه را در آپارتمان نشینی ادامه داد. قرار بود توی این پست بگین

میگم براتون.البته بعضی آپارتمان ها تراس شخصی دارن،میتونن انجام بدن.برای آپارتمان هایی که فضای خارجی شخصی ندارن نمیشه عملا.

سلام یکشنبه 2 آبان 1400 ساعت 05:48

خدا رحمت کند
حتما همین ست که گفتید
فامیلی داشتیم که حامله نمی شد
یک بار به گفته خوذش هن غذا با سگی که چند توله آورده بود می شود
و به خدا میگه یعنی من از این حیوان پست ترم که صاحب چند توله است ولی من نیستم
بعد گفت خدا چهار فرزند بهم داد

سلام،همین هست،اعمال ما به خودمون برمیگرده.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد