-
تجریش
شنبه 5 فروردین 1396 21:43
از وقتی بچه ها بزرگ شدن حتی برای رد شدن از خیابان هم اتفاق نظر نداریم،چه برسه رفتن به سفر و تصمیمات دیگه ،هر کدوم ساز خودشون رو میزنن. خسته از گفت و گوها امروز بعد از نهار تنها زدم بیرون،مخصوصا مترو رو انتخاب کردم.مترو سواری در عید خیلی بامزه است ، برعکس وقتای دیگه که بیشتر کارمندا با لباس فرم هستن و قیافه های خسته،تو...
-
پل عابر
چهارشنبه 11 اسفند 1395 09:47
تو خبرا اومده رود یه کامیون زده به یه پل عابر،دو تا عابر بدبخت از اون بالا افتادن تو خیابون،فک کن به زحمت از پل عابر رفتی بالا،وسط راه یه دفه میبینی کف خیابونی،خدا هم شوخی اش گرفته. من کجا ، این جا کجا،اون بالا بودم که.
-
جن و پری
دوشنبه 2 اسفند 1395 08:07
تو خبرها اومده بود که تو آسمون شی پرنده نورانی دیدن،خوب خوش اومدید،ما که سیل و آتیش و خشکسالی و...همه رو با هم داریم،قدم شما هم سر چشم،بفرمایید. یه همکار داشتیم ورد زبونش بود که :کم بود جن و پری،یکی هم از دریچه پرید.حکایت کار ماست.
-
دوزخ
یکشنبه 1 اسفند 1395 14:12
دارم کتاب جدید میخونم که عنوانش اون بالاست،به جریانش کاری ندارم،ولی یه ایده جالب داره،یه ویروس که بصورت رندوم افراد رو عقیم میکنه،با وضعی که دنیا داره و منابعش در حال از بین رفتنه ایده جالبیه.شما چی فکر میکنیدا،ون جا تخمین زده دو سوم عقیم بشن. اونوقت تولد واقعا یه معجزه میشه.
-
چه خبر
چهارشنبه 27 بهمن 1395 21:51
چند وقت نبودم،مملکت رو آتش و سیل و خاک برداشته،اونوقت از نون بربری نوشتم. یعنی حالم خوبه؟ البته این از اون اخلاقم ناشی میشه که همیشه وقتی خیلی حالم بد میشه از چراغونی پارسال عید تعریف میکنم.
-
بربری یا سنگگ ، مهم این است.
چهارشنبه 27 بهمن 1395 16:27
همسر تاکید بر خوردن نان سنگک داره، با این که نزدیکترین نانوایی به ما بربری هست.معمولا صبحهای زود با چه مشقتی میره در صف های طولانی وامیایسته تا نون بگیره.تا حالا هم شاد و خرم که داریم نون سنگک میخوریم،آخرین بار که رفت نان بگیره،وقتی برگشت حسابی پکر بود،وقتی ته و توی کار رو در آوردم دیدم سرک کشیده به پشت نانوایی و دیده...
-
تجمل
پنجشنبه 30 دی 1395 07:19
چند وقت پیش به عروسی دختر دوستم دعوت شدم.کلا آدم تنبلی هستم تو عروسی رفتن.از اون جایی که همیشه ساده و اسپرت هستم،رفتن به عروسی یکی از چالش های بزرگه.همین طور که تو فکر آماده سازی بودم،به خودم دلداری میدادم.ای بابا ،من رو کسی نمیشناسه ،پس مهم نیست،اولین غصه برام آرایشگاه رفتن هست.اصلا حوصله ندارم،معمولا برای کوتاه کردن...
-
پرونده هری کبر
چهارشنبه 29 دی 1395 06:38
کتاب پرونده هری کبر رو خوندم،بسیار عالی،هر چند که برای مجازی بودن گرون بود،21 هزار تومان،در ظاهر با پرونده جنایی سر و کار داریم،اما در گوشه گوشه اش مطالب روانشناسی بود.
-
کتاب
جمعه 24 دی 1395 09:40
دارم کتاب هاشمی بدون روتوش رو میخونم .گفتگوی صادق زیبا کلام با آیت اله رفسنجانی.بخونید خوبه.
-
کتاب
جمعه 24 دی 1395 09:40
دارم کتاب هاشمی بدون روتوش رو میخونم .گفتگوی صادق زیبا کلام با آیت اله رفسنجانی.بخونید خوبه.
-
چه رنگی بودی؟
دوشنبه 20 دی 1395 09:50
قبل از انقلاب در زندان ساواک بودی.بعد انقلاب شد کنار ما و امام ،جنگ شد اون جا هم بودی،صلح شد گفتن یه پایه اش شما بودی، بعد گفتن پسته، بعد گفتن بنز، بعد گفتن سرخ ، سو قصد شد به جانت،همسرت سپر بلا شد دخترت زندان ، پسرت زندان از خودت هیچ وقت دفاع نکردی،از پسر و دخترت دفاع نکردی، اما تو نماز جمعه از مردم دفاع کردی نمیدونم...
-
بخونید
دوشنبه 13 دی 1395 07:20
کتاب مردی به نام اوه رو تموم کردم،حتما بخونید،باید یه دختر ایرانی باشی تا محبت جاری در کتاب رو بفهمی. پسرم میگفت چی میخونی،گفتم یه کتاب که انگار درباره پدرت نوشتن،همسر من اخلاقش خیلی شبیه آقای اوه هست.
-
از صدای سخن عشق...
یکشنبه 12 دی 1395 09:16
پسر کوچکه عاشق شده،نه از این عشقای دوزاری جوان های امروز،امروز با یکی فردا با یکی،گاهی وقتا هم د و تا با یکی،نه دوسال طول کشیده تا به عشقش نزدیک شده،همش درباره اش حرف میزنه،تا یه اشاره به چیزی میکنه خودش رو به آب و آتش میزنه. یادمه چند سال پیش دلواپس بودم نکنه هیچ وقت عاشق نشه،نکنه قلبش برای کسی نتپه،نکنه گر نگیره...
-
مردی به نام اوه
شنبه 11 دی 1395 07:42
این روزا چند تا کتاب خوب خوندم،یکیش هم اسم بالاست،خیلی کتاب خوبیه،حتما بخونید،من از اپ طاقچه خریدم،درباره زندگی یه پیرمرد سویدی هست،شخصیت دوم هم یه زن ایرانی.نویسنده فردریک بکمن کتاب دوم به نام جایی که عاشق شدیم،اصلا عاشقانه نبود،درباره کسانی که با مرگ عزیزی در خانواده مواجه میشن.اونم بخونید.نویسنده اش جنیفر نیون سومی...
-
خود درمانی
چهارشنبه 24 آذر 1395 07:10
چند وقتی بود پلک چشمم متورم بود،چشمام میسوخت.بعد از سرما خوردگی کذایی همت کردم و به چشم پزشک مراجعه کردم،گفت کرم عوض کردی به چیزی حساسیت داده،در صورتی که به نظر خودم در جریان آلودگی هواخیلی چشمم رو مالیدم و بعدش احساس ناراحتی کردم.دو تا قطره داد.6 ساعته و اشک مصنوعی 8 ساعته.کار خیلی سختی بود،نمیدونم چرا قطره ها همه جا...
-
ما و شادی
جمعه 19 آذر 1395 20:00
یه فیلم تو دنیای مجازی میگرده،درباره مسافرای یه پرواز که شادی میکنن.معمولا فیلما رو باز نمیکنم،حوصله ندارم،مگر این که دوستی برام بفرسته که قبولش دارم،ولی این چسبید،یاد یه سکانس از فیلم ماسک افتادم،جیم کری وقتی در محاصره قرار گرفته بود با شادی شروع کرد به رقصیدن،همه پلیس ها هم باش میرقصیدن. آیا در دنیایی که همه میرقصن...
-
بیمه
دوشنبه 15 آذر 1395 21:31
دفترچه بیمه تموم شده بود،مثل همیشه برای تمدیدش اقدام کردیم.چون همسر بازنشسته شده باید در شعبه اصلی ثبت نام میشد،خانم جوانی مسوول این کار بود.همون اول که دهان باز کردیم گفت تمدید دفترچه کارگزاری،اومدم توضیح بدم که همسر با زبانی نرم که خانم متوجه بشه،شروع به توضیح کرد،البته اون خانم اصلا گوش نمیداد،فقط نگاه های براق من...
-
مبارز راه روشنایی 1
سهشنبه 9 آذر 1395 07:54
یه دوستی دارم بهتر از برگ درخت،دوست دوران دبیرستان،با حساب سن من یعنی خیلی خیلی قدیمی،مثل شراب ناب. خانواده پرجمعیت،دو خواهر و سه برادر بزرگتر از خودش داره.همیشه خانواده شلوغ و شاد اونا برای من که تقریبا تک بودم حسرت برانگیز بود. خلاصه ،همپای خوبی برای گردش و تفریح،از کیش بگیر تا تجریش و جاهای دیگه. بعد از فوت پدر و...
-
آذر و برفش
دوشنبه 1 آذر 1395 10:21
سلام،اولین روز آذر ماه با یه برف کوچولو شروع شد،به به ،چه هوای تمیزی،مردیم از بس با این هوا سر کردیم.مثل برگای پاییزی زرد و زار شدیم.نفس بکشید و لذت ببر ید،دیگه این که ملالی نیست جز دوری شما . دور برم پر شده از آدم هایی که نمیدونن با خودشون چه کنن،به عبارتی خودشون رو دستشون مونده. مثلا شاغل بودن بازنشسته شدن،یا از کار...
-
بخوانید و لذت ببرید
چهارشنبه 19 آبان 1395 11:37
http://www.ladolcevia.blogsky.com/1395/08/17/post-493/
-
چرا کربلا؟
چهارشنبه 19 آبان 1395 09:27
یه وقت یه انسان بسیار عزیز،توصیه خوبی بهم کرد.من از اون آدما بودم که ذاتا قاضی بدنیا میان.دایما در حال سبک سنگین کردن آدم ها و کاراشون بودم.قضاوت میکردم.طبیعتا ملاک سنجش هم خودم بودم و عقایدم.این دوست عزیز توصیه کرد: عشق آدم ها رو ازشون نگیرید. این یعنی چی؟ من عاشق این هستم که سالی یکبار به کیش برم،بشینم کنار دریا و...
-
روان شاد
جمعه 7 آبان 1395 17:52
گفتم روز جمعه یه پست براتون بذارم شاد شید. من برای مطالعه و کار با کامپیوتر و کلا خوندن عینک دارم،عینک طبی که دکتر داده،ولی برای توی کیفم از این عینک های کوچک داروخانه ای استفاده میکنم. عینک اصلی هر شش ماه شیشه اش تعویض میشه و بالاتر میره،ولی عینک کیف جا میمونه .نمیدونم چرا فکر میکردم به هم نزدیک هستن،هفته قبل به منزل...
-
دوچرخه
یکشنبه 25 مهر 1395 15:43
امروز یه Gif بامزه تو تلگرام بود،یه آقایی با عشق و محبت فراوان خانمش رو سوار دوچرخه میکنه،بلد موقع سوار شدن خودش پاش رو میزنه به خانمه دوتایی با هم میافتن تو آب ،نمیدونم رودخونه است یا چیز دیگه.خیلی خندیدم،نه برای موقعیت خنده دارش،برای این که وضعیت مثل ازدواج میمونه،پسر عاشق میشه،یا مامانش بهش میگه باید ازدواج کنه،بعد...
-
بازیافت
دوشنبه 19 مهر 1395 11:17
چند روز قبل در کانال مربوط به شهرک یه اطلاعیه دادن به نام خط سفید،برای بازیافت و آموزش،خوب خیلی مهمه،منم که عاشق بازیافت،امروز هلک هلک کفش و کلاه کردم،به هوای این که آفتاب بخورم پیاده رفتم سر قرار. اگر شما جلسه دیدی منم دیدم.جلسه قرار بود تو یه درمانگاه باشه،البته در سالن اجتماعاتش. جلو در یه میز بود ولی کسی توش نبود...
-
من و اینستا
جمعه 16 مهر 1395 08:54
امروز یه دفه کشف کردم که اگه see translation رو در پست های اینستا بزنی مطالب رو به انگلیسی ترجمه میکنه ،دفعه قبل براتون گفتم یه عالمه پیج روسی و ترکی میان لایک میکنن ، نمیفهمم چی میگن،حالا یاد گرفتن،انصافا هیچکدوم بلد نبودین بگین اینقدر در تاریکی نمونم. دمتون گرم،اونایی که بلد بودن رو میگم.
-
کلاس
سهشنبه 13 مهر 1395 18:09
سلام،جریان اون کتابخانه رو که سال 80 راه انداختیم یادتونه،همون سال اول که از کار بیرون اومدم دوستام سعی کردن دوباره بکشوننم اون جا،منم به سختی مقاومت میکردم،چون با اعتیادی که به کتاب داشتم ، و بی حوصله بودن در مقابل آدم ها اصلا نمیخواستم وارد مراوده با مردم بشم. ولی اونا از رو نرفتن و ذره ذره دامشون رو پهن کردن،حالا...
-
هستم
شنبه 10 مهر 1395 10:35
خوب ،سلام علیکم،میدونم زیاد غیبت داشتم،فقط نمیدونم چرا وقتی زیاد مینویسم خیلی تو چشم نیستم.بگذریم.قرار بود درباره مطلب قبلی صحبت کنم،مرگ خود خواسته،تازگی کتاب من پیش از تو رو خوندم،و البته چند تا فیلم و کتاب دیگه درباره این مطلب،البته انقدر ساده نیستم که فک کنم همش مثل اون فیلماست.ولی ، ...بهش فکر میکنم ولی دلم...
-
اینم دومیش
شنبه 27 شهریور 1395 22:46
کانال رسمی تابناک: اولین مرگ خودخواسته جهان بلژیک به عنوان اولین کشور جهان به یک نوجوان مبتلا به بیماری لاعلاج کمک کرد تا بمیرد. بلژیک اولین کشوری است که دو سال پیش قانونی تصویب کرد که به بیماران مبتلا به بیماریهای لاعلاج در هر سنی اجازه میدهد مرگ خودخواسته (اتانازی) را انتخاب کنند. مسئول کمیسیون اتانازی گفته است که...
-
مرگ خود خواسته
جمعه 26 شهریور 1395 21:55
یه سری به این وبلاگ بزنید .
-
نوروسرجری
پنجشنبه 25 شهریور 1395 20:19
یکی از دوستان کامنت گذاشته و سوال پرسیده،جوابش خیر هست،وبلاگ تقریبا مثل مسواکه و استفاده شخصی داره،ولی اگر خودتون وبلاگ داشته باشید میتونم خواننده اش بشم.باید اطلاعات جالبی داشته باشید.ممنون از کامنتتون.