-
ازدواج
چهارشنبه 18 آذر 1394 08:38
دکتر هلاکویی: هرگز هرگز هرگز هیچ مردی، هیچ زنی را و هیچ زنی، هیچ مردی را نه عوض کرده و نه درست کرده است .... این تحفه ای که شما می بینید ده بیست درصد بدتر می شود که بهتر نمی شود ..... بنابراین اگر با ده بیست درصد خرابتر شدن، می توانید او را بپذیرید، مبارکتان باشد ..... اگه نه بروید دنبال کارتان و رهایش کنید..... قوی...
-
دوستی
یکشنبه 15 آذر 1394 15:50
اختاپوس تنهایی در اقیانوس زندگی میکرد. روزی کوسه ای به او نزدیک میشه و میگه: دوست داری با هم دوست شیم؟ اختاپوس خوشحال میشه که قراره دوستی داشته باشه و میگه باشه. کوسه میگه اما یه شرط دارم. اختاپوس میگه: چی؟ کوسه میگه: که یکی از بازوهاتو بدی بخورم. اختاپوس به بازوهاش نگاه میکنه و میگه من که بازو زیاد دارم خب ایرادی...
-
ترس
شنبه 14 آذر 1394 17:15
همین امروز فهمیدم چقدر آدم ترسویی شدم.یعنی بودم ولی خرابتر شدم.مستاجر مادرم که معرف حضورتون هست.14 سال نشسته بودن و هر بار خودش هرچقدر میخواست تمدید میکردو در جواب ما که میگفتیم پول پیش بده یا برو.میگفت پول پیش نمیدم و محضر هم نمیام برای قرارداد جدید.خلاصه با شکایت به دادگاه حل اختلاف بلندش کردیم.اینو بعدا تعریف...
-
بازدید
شنبه 14 آذر 1394 17:00
آمار وبلاگ 261 بازدید رو نشون میده.نمیدونم خوشحال باشم ،بترسم.یعنی چی شده؟
-
مهربان بودن مهمترین قسمت انسان بودن است
پنجشنبه 12 آذر 1394 12:55
روی ویترین یک کتابفروشی در شهر رم نوشته شده: « همیشه دلخوری ها را... نگرانی ها را.... به موقع بگویید.... حرفهای خود را به یک دیگر با "کلام" مطرح کنید؛ نه با " رفتار" که از کلام همان برداشت می شود که شما می گویید؛ولی از رفتارتان هزاران برداشت.... قدر بدانید" داشتنها " را مهربان بودن...
-
به تو پناه میبرم
دوشنبه 9 آذر 1394 07:18
شیخ رجبعلی خیاط می فرمود: در بازار بودم... اندیشه مکروهی در ذهنم گذشت. بلافاصله استغفار کردم و به راهم ادامه دادم. قدری جلوتر شترهایی قطار وار از کنارم میگذشتند. ناگاه یکی از شترها لگدی انداخت که اگر خود را کنار نمیکشیدم، خطرناک بود. به مسجد رفتم و فکر میکردم همه چیز حساب دارد. این لگد شتر چه بود...!؟ در عالم معنا...
-
ازدواج
شنبه 7 آذر 1394 05:36
ما فکر میکردیم که انسان ازدواج میکند و با شادکامی زندگی میکند؛ نمیدانستیم که حفظ روابط کار سختی است ... ما فکر میکردیم نباید خواسته های خود را بیان کنیم؛ نمیدانستیم که هیچکس نمیتواند فکر ما را بخواند ... ما فکر میکردیم همه نیاز ما باید از طریق ازدواج برطرف شود؛ نمیدانستیم مهمترین نیاز ما چه بود؛ پیدا کردن خود ... ما...
-
پاییزه برگ درخت می ریزه
پنجشنبه 5 آذر 1394 17:58
چند وقتیه انرژیم کم شده. هر چقدر هم دنبال دلیلش میگشتم پیداش نمیکردم. آخرش یادم اومد که باطریم آفتابیه و پاییز و زمستون که آفتاب کمه، ریپ میزنه. بدبختی یدکی درست و حسابی هم براش پیدا نمیشه. حالا تصمیم گرفتم ساعتی که آفتاب هست برم بیرون شارژش کنم. دیروز گل پسر تعریف میکرد که وقتی با برادر کوچیکه بازی میکرده یه بازی...
-
عبید زاکانی
پنجشنبه 5 آذر 1394 17:49
ﺭﻭﺯﯼ ﻣﺮﺩ ﻣﻮﻣﻨﯽ ﺳﻮﺍﺭ ﺑﺮ ﺧﺮ ﺍﺯ ﺩﻫﯽ ﺑﻪ ﺩﻫﯽ ﺩﯾﮕﺮ ﻣﯿﺮﻓﺖ . ﺩﺭ ﻣﯿﺎﻥ ﺭﺍﻩﻋﺪﻩ ﺍﯼ ﺍﺯ ﺟﻮﺍﻧﺎﻥ ﮐﻪ ﺷﺮﺍﺏ ﺧﻮﺭﺩﻩ ﻭ ﻣﺴﺖ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﺭﺍﻩ ﺭﺍ ﺑﺮ ﺍﻭ ﻣﯿﺒﻨﺪﻧﺪ ﻭ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺁﻧﻬﺎ ﺟﺎﻣﯽ ﺭﺍ ﭘﺮ ﺍﺯ ﺷﺮﺍﺏ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺗﻌﺎﺭﻑ ﻣﯿﮑﻨﺪ . ﻣﺮﺩ ﺍﺳﺘﻐﻔﺮﺍﻟﻠﻪ ﮔﻮﯾﺎﻥ ﺳﺮﺑﺎﺯ ﺯﺩ ﻭ ﻭﻟﯽ ﺟﻮﺍﻧﺎﻥ ﺩﺳﺖ ﺑﺮﺩﺍﺭ ﻧﺒﻮﺩﻧﺪ . ﺑﻼﺧﺮﻩﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺁﻧﻬﺎ ﺗﻬﺪﯾﺪ ﮐﺮﺩ ﮐﻪ ﺍﮔﺮ ﺷﺮﺍﺏ ﺗﻌﺎﺭﻓﯽ ﺭﺍ ﻧﺨﻮﺭﺩ ﮐﺸﺘﻪ ﻣﯿﺸﻮﺩ . ﻣﺮﺩ ﺑﺮﺍﯼ...
-
خندیدن و خنداندن
سهشنبه 26 آبان 1394 06:58
معمولا در مورد مسایل اجتماعی حرف نمیزنم. چون میبینم بقیه جو گیر میشن و خیلی اظهار نظر میکنن. اما دیگه فک میکنم اگر حرف نزنم حرف دونم پر میشه. درباره فیتیله ای ها. آره . کار خوبی نبود.طنز زشتی بود. ما هم نخندیدیم. اما دیگه بسه بابا. چقدر؟یه عده مخالف. یه عده موافق. هر چند وقت یه بار از این بساط ها داریم. انگار نشستیم...
-
یک زن
یکشنبه 24 آبان 1394 09:48
بانو سعی کن طرح روی جلد نباشی تا دیگران فقط به ظاهرت بگویند:به به! سعی کن جدول کلاسیک نباشی تا دیگران برای سرگرمی به راحتی تو را حل کنند! و آنگاه خیال برشان دارد که همه چیز می دانند! سعی کن فقط سرشار از نکات ریز خانه داری نباشی که فقط به درد همسایه ات بخورد تا شیوه های نوینِ پخت غذا را بیاموزد سعی کن دانستنی های مفیدی...
-
مناجات نامه چوپان
دوشنبه 18 آبان 1394 17:38
کتاب مناجات نامه چوپان معاصر نوشته رضا احسان پور خدایا! مرا به خاطر همهی مورچههایی که کشتهام ببخش خدایا! ممنونم که فقط یکی هستی چینیها عمراً بتوانند تقلبیات را بسازند خدایا! مرا ببخش که بعضی وقتها با تو شبیه کت و شلوار پلوخوری رفتار کردهام! یعنی فقط زمانی سراغت آمدهام که احتیاجت داشتهام خدایا! من از...
-
دسته بندی
شنبه 16 آبان 1394 16:17
آدم ها به دو دسته تقسیم میشن. اونایی که واقعا میدونن چی میخوان. و اونایی که نمیدونن چی میخوان یا فکر میکنن میدونن. اونایی که میدونن مستقیم میرن به طرفش.یا میرسن که هیچی یا نمیرسن و دوباره تلاش میکنن.اونایی که نمیدونن خطرناکن. همش دنبال سراب میدون و یه طایفه رو گرفتار میکنن. بدون در نظر گرفتن استعداد و توانایی هاشون...
-
چشم وهم چشمی
جمعه 15 آبان 1394 08:38
چند وقت پیش خانمی برای کمک در کار منزل اومده بود.معمولا من کارامو خودم انجام میدم. به نظرم جالبه البته برای هر روز هفته یه برنامه نیم ساعته دارم. یعنی از اون کدبانو ها نیستم که همیشه خونه شون برق میزنه. ولی تمیزه. این خانم توقع داشت حالا که از کارش راضی بودم هفته ای یه بار یا ماهی یه بار بگم بیاد برای کمک. آخر کار...
-
تعویض
پنجشنبه 14 آبان 1394 10:30
داشتم برای دوستم که چند سالی بود ندیده بودمش تعریف میکردم که میخوام رویه مبل ها رو عوض کنم. گفت کدوما. گفتم همون قبلی ها. گفت وای یعنی هنوز اونا رو داری. با جدیت نگاش کردم گفتم ببین خانم عزیز من نه شوهرمو عوض میکنم ،نه دوستامو ،نه وسایل خونه رو. بازم حرفی هست. گفت نه من که چیزی نگفتم. فک کنم منطقم متقاعدش کرد از بس...
-
وسایل برقی
یکشنبه 10 آبان 1394 10:47
پیرو پست قبل براتون بگم وسایل برقی تو خونه ما از این قاعده و قانوت پیروی نمیکنن. چون وسایل برقی وقتی قدیمی میشن آب و برق رو اسراف میکنن. مثلا ماشین لباسشویی های جدید بسیار در مصرف آب صرفه جویی میکنن. همینطور برق. چند وقت پیش یخچال فریزر و ماشین لباسشویی عوض شد . همینطور تی وی. یعنی خونه ما دیدنیه. یه سری وسایل بسیار...
-
Odd man out
شنبه 9 آبان 1394 08:21
جونم براتون بگه من یه زمانی که کلاس زبان میرفتم تو کتابامون یه تیتری بود به نام آد من اوت. یعنی اون کسی که عجیبه میره بیرون. باید کلمه ای که به بقیه نمیخورد رو تشخیص میدادیم و از جمله بیرون میکردیم. اینا رو گفتم که بگم من اون آد من هستم اما به هیچ وجه خیال بیرون رفتن ندارم. حالا براتون تعریف میکنم. البته تقریبا اولین...
-
ثروتمند
جمعه 8 آبان 1394 07:00
ﯾﻪ ﺧﺎﻧﻢ ﺭﻓﺖ ﺧﺮﯾﺪ ... ﻭﻗﺘﯽ ﮐﯿﻔﺸﻮ ﺑﺎﺯ ﮐﺮﺩ ﺗﺎ ﺣﺴﺎﺏ ﮐﻨﻪ ﺻﻨﺪﻭﻗﺪﺍﺭ ﯾﻪ ﮐﻨﺘﺮﻝ ﺗﻠﻮﯾﺰﯾﻮﻥ ﺗﻮﯼ ﮐﯿﻔﺶ ﺩﯾﺪ ... ﺍﻭ ( ﺻﻨﺪﻭﻗﺪﺍﺭ ) ﻧﺘﻮﻧﺴﺖ ﮐﻨﺠﮑﺎﻭﯼ ( ﻓﻀﻮﻟﯽ ) ﺧﻮﺩﺷﻮ ﮐﻨﺘﺮﻝ ﮐﻨﻪ ... ﺳﻮﺍﻝ ﮐﺮﺩ: ﺷﻤﺎ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﮐﻨﺘﺮﻝ ﺗﻠﻮﯾﺰﯾﻮﻥ ﺭﻭ ﺑﺎ ﺧﻮﺩﺗﻮﻥ ﺣﻤﻞ ﻣﯽ ﮐﻨﯿﺪ؟ ﺧﺎﻧﻢ ﺟﻮﺍﺏ ﺩﺍﺩ: ﻧﻪ، ﻧﻪ ﻫﻤﯿﺸﻪ، ﺍﻣﺎ ﺷﻮﻫﺮﻡ ﻧﭙﺬﯾﺮﻓﺖ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺑﺮﺍﯼ ﺧﺮﯾﺪ ﻣﻨﻮ ﻫﻤﺮﺍﻫﯽ ﮐﻨﻪ !!!... ﻧﮑﺘﻪ ﺍﺧﻼﻗﯽ:...
-
بی سوادی
چهارشنبه 6 آبان 1394 17:04
یه زمانی بود که من کرم کتاب بودم.یعنی همیشه یه کتاب،بعضی وقتا دوتا کتاب،بعضی وقتا سه تا کتاب مختلف رو با هم میخوندم.کلاس اول دبستان رو که تموم کردم یکی از بستگان که بچه هاش بزرگ شده بودند یه کتابخونه کوچک پر از کتاب های بچه گانه بهم بخشید.اون کتابخانه شد دنیای من.کتاب های زیبای مصور.نه ساله بودم که حافظ رو شناختم و در...
-
مربع عشق
سهشنبه 5 آبان 1394 08:45
لطفا یه سری به این جا بزنید. ممنون
-
مادر ی 2
سهشنبه 5 آبان 1394 08:32
خوب دیگه نتیجه آزمایش اومد. بله . من غصه و همسر روی عرش سیر میکرد. تهوع امانم رو بریده بود. هیچ کس باور نمیکرد این جوری دماغ پر از غرورم به خاک مالیده بشه. غذا که نمیخوردم. تا سه ماه اول مادر برام چند تکه گوشت کباب میکرد. تازه اون هم باید تمام درهای ما بسته باشه. تمام درهای اونا بسته باشه. اگر بوی کباب بهم میخورد دیگه...
-
تقسیم بندی
سهشنبه 5 آبان 1394 07:56
یه سایت در تلگرام عضو شدم همه رو تقسیم بندی کرده.ببینید شما کجا جا میگیرید. مشاورفا, طوفان وسواس فکری در ذهن آیا برایتان پیش آمده که بعد از شستن دستانتان هنوز هم فکر کنید آنها کثیف هستند؟ آیا افکاری به ذهنتان میآید که به نظر بیمعنی است و قادر به کنترل آنها نیستید؟ آیا دستانتان را بیش از حد میشویید؟ آیا مکرراً...
-
نوشتن
دوشنبه 4 آبان 1394 06:34
در مسیر وبلاگ نویسی به به جایی میرسی که همه حرفا رو به صورت شفاهی تو دلت مینویسی. بعد که میشینی برای انتقال به وب مغزت خالی خالیه. هر چی به خودت فشار میاری یادت نمیاد که نمیاد.البته دوتا موضوع داشتم یکیش درباره مادری کردنه. مادر شدن. دومی هم که عمرا یادم بیاد.
-
نظر
چهارشنبه 22 مهر 1394 19:58
دوستان عزیز بلاگ اسکای.من بی معرفت نیستما.اومدم نظر دادم اما قبول نکرد که نکرد.شرمنده
-
جوشانده
شنبه 18 مهر 1394 19:58
از عطاری جوشانده چربی سوز گرفتم.عجب اثری داره.هر بار که به لیوانش نگاه میکنم از خوف 200 گرم کم میکنم.اشتهام هم به کل کور شده.
-
بوگندوها
سهشنبه 14 مهر 1394 06:41
جانم براتون بگه هی مردم ذوق میکنن هوا دو نفره شده برگ ها میریزن. هوا قشنگه و از این صحبت ها. اما تو خونه ما جریان برعکسه.فصل پاییز برای ما یعنی سینوزیت و سردرد و سرما خوردگی و عطسه و آبریزش. خو چیه نکنه فکر کردید میخوام براتون پست عاشقونه بذارم. نخیر این جا از این خبرا نیست. خلاصه داشتم براتون میگفتم که نفر اول تو...
-
دوستی با مردم دانا
سهشنبه 7 مهر 1394 20:35
من آدم کج اخلاقی بودم.نه به معنای بدش.جوان که بودم اگر کسی منظم بود و قولش قول بود و من رو سر قرار نمیکاشت،به دوستی باهاش ادامه میدادم والا از خیرش میگذشتم.گذشت تا ازدواج کردم.همسر یکی از بدقول ترین آدم ها هست.یعنی میگه ساعت 5 میام شما از 5/5تا6 منتظر باشی خوبه.خوب دیگه نمیتونستم بخاطر این مشکل کات کنم.هزار تا حسن...
-
یه سوال
سهشنبه 7 مهر 1394 07:27
از روز اول مهر آمار وبلاگ خیلی پایین اومده.میخوام ببینم یعنی همه خواننده ها بچه محصل بودن.جریان چیه.یا ساعت تغییر کرده.کسی هست جوابشو بدونه؟
-
خوشمزه خونه
یکشنبه 5 مهر 1394 06:54
یه دوست دارم ماشالا از هر پنجه اش یه هنر میریزه. اما اون هنریش که من شکمو خیلی دوست دارم هنر آشپزیش هست. یه چی میگم یه چی میشنوید. البته متاسفانه من فقط عکس خوراکی هاشو میبینم چون ساکن شهر دیگه ای هست اما عکسا با آدم حرف میزنه. حالا اونایی که باهاش همشهری هستن یه به شهرش سفر میکنن خوش به حالشون. برن ازش خرید کنن و...
-
نوشتن یا ننوشتن.
شنبه 4 مهر 1394 07:30
چند وقت پیش یکی از دوستام. در واقع دختر عمه یکی از دوستام که در شهرستان زندگی میکنه کار چرم رو شروع کرد. چون کارش خیلی تمیز بود و با عشق و علاقه کار میزد شروع به حمایتش کردیم. در تلگرام و واتس آپ هم براش گروه زدیم. واقعا کارش تمیز و خوب هست و قیمت هاش هم مناسب. خوب نمیخوام تبلیغ کنم. در راستای همون حمایت ، اینجانب به...