-
تفاهم
سهشنبه 30 تیر 1394 07:41
من و همسر خیلی همدیگه رو دوست داریم و به هم احترام میذاریم. خوب سنی هم ازمون گذشته و دوران بگو مگو هم گذشته. با هم که هستیم اغلب کنار هم میشینیم. وقتی اون حرف میزنه من گوش نمیکنم. وقتی من حرف میزنم اون گوش نمیده. در کمال تفاهم کنار هم هستیم. چیه حسودیتون نشه ها.
-
سلام
سهشنبه 30 تیر 1394 07:40
دیشب تا اومدم بخوابم ساعت حدود 12/5 شد. تا چشمام رفت گرم بشه یه دزد گیر شروع به صدا کرد. قدیما دزد گیرا تایم داشتن. یعنی مثلا نیم ساعت میزدن بعد خفه میشدن. الان یه نفس تا خود صبح میخونن. اولش آدم تحمل میکنه بعد به صاحب ماشین فحش میده بعد از یه ساعت تمام زنده و مرده اش رو یکی میکنه بعدش هم در همین احوالات خوابش...
-
هنر
سهشنبه 30 تیر 1394 07:40
سلام. خیلی وقته سر نزدم. خوب کار هنری رو شروع کردم.نشستم و روی لباس هام گل و بته میکشم. عشق میکنم وقتی یه گل یا طرح میکشم.خدا رو شکر اموراتم هم میگذره. خیلی میخوام بنویسم اما میرسم اینجا میشم گنگ خوابدیده. راه میافتم انشاله.
-
زنان شیفته
شنبه 27 تیر 1394 18:30
اگر شما هم درگیر رابطه ای هستید که تمام فکر و ذکرتان را به خود مشغول کرده، بدانید که ریشههای این مشغله ذهنی، گاه به جای عشق "هراس" بوده است. زنانی که اضطرار گونه و بیش از حد تناسب محبت میکنند پر از هراس هستند، هراس از تنها شدن، هراس از اینکه کسی آنها را دوست نداشته باشد، هراس از اینکه ارزشمند نباشند،...
-
احیا
شنبه 20 تیر 1394 17:07
عادت دارم از روی تبلت قران میخونم.شب احیا شوهرم صدام کرده میگه تبلتت رو بذار سرت بیا. میگم چرا؟ میگه میخواهیم احیا بگیریم
-
افاده ای
یکشنبه 14 تیر 1394 15:47
اغلب افراد در ارتباطات، دارایی خود را به رخ دیگران می کشند. اگر قلدر باشند، آن را به رخ دیگران خواهند کشید و اگر فرد، ورزشکار باشد، ورزشکار بودن خود را و اگر عاشق باشد، عشق خود را و دانشمند، علم خود را و ...همه و همه سعی در تحمیل دارایی خود خواهند کرد! اگر قرار است، هر کاری را که می کنیم، برای به رخ کشیدن باشد، باید...
-
روش جدید
یکشنبه 14 تیر 1394 13:03
امروز تا در حمام رو باز کردم یه سوسک گنده داشت بدو بدو میرفت.پسر کوچیکه رو صدا کردم و جریان رو بهش گفتم.بعد هم کردمش تو حموم و گفتم تا نکشتیش نیا بیرون.از پشت در گفت مامان خیلی فرزه بهش نمیرسم.گفتم اول بهش آب بپاش بعد بکشش.خلاصه بعد از چند دقیقه فاتحانه اومد بیرون.فک کنم از بس گرمه سوسکا هم هجوم آوردن تو خونه ها.نکنه...
-
تقسیم کار
چهارشنبه 10 تیر 1394 21:00
درخانواده ما تقسیم کار به شکل جالبی وجود داره.از بیرون اومدم دیدم یه سوسک گنده وسط راه رو داره میره. از فاصله دور(واقعا دور)یه دمپایی پرت کردم کشتمش.بعد همسر مجبور کردم بعد از افطار با جارو جمعش کنه.نمیشه که همه کارها رو من بکنم؟هر چی هم گفت خودت جمعش کن .کار را که کرد آن که تمام کرد به گوشم نرفت که نرفت.
-
دغدغه
یکشنبه 7 تیر 1394 21:33
یه مطلبی این روزا فکرم رو مشغول کرده.درباره سرطان میخوام حرف بزنم.اگر کسی هست که از شنیدن مطالب ناراحت میشه به ادامه مطلب نیاد. پدر یکی از بستگان نزدیکم سرظان گرفته. علاوه بر اینکه سنش بالای 80 هست قلبش هم ناراحته بنده خدا. حدود ده سال پیش مادرش سرطان گرفته بود و این خانواده دچار مشکلات زیادی شد. از اول هم مشخص بود که...
-
همفکری
شنبه 6 تیر 1394 12:27
ما تو خونه مون هر چند وقت یه بار رژیم غذایی داریم/ پسر بزرگه که طفلک دایم الرژیمه. هی مدل به مدل رژیمش عوض میشه. آخریش هم دکتر اتکینز بود که همش پروتینه. حالا بماند آن دوران ما چقدر حسرت به دل قورمه و قیمه بودیم .بعد پسر کوچیمه رفت کلاس بدن سازی و ما باش پیمان بستیم درصورتی که از قرص های مخصوص استفاده نکنه پروتیین...
-
تناردیه
سهشنبه 2 تیر 1394 14:33
به گل پسر میگم از وقتی نشستم تو خونه احساس کوزت بودن میکنم. میگه والا ما که هر چی نگاه میکنیم خانم تناردیه رو میبینیم.
-
پیوندها
جمعه 29 خرداد 1394 18:49
قابل توجه دوستان عزیزی که مایل به جداسازی پیوندهاشون هستند.البته منم با توضیحات گولو جان پی به این راز مهم بردم.میرید در قسمت پیوندها. دراین قسمت افزودن پیوند جدید رو میزنید.در اون پنجره ای که باز میشه در پایین پنجره یه قسمت هست به نام افزودن و مدیرت دسته ها.میتونید یه دسته مثلابلاگ اسکای بسازید.البته بعدش باید یکی...
-
اعتیاد
جمعه 29 خرداد 1394 13:35
امروز دکترهلاکویی میگفت .اعتیاد به سه تا چیز بیداد میکنه. 1- خیال پردازی 2 -غذا 3-...یادم نمیاد.چون به غذا که رسید هنگ کردم. دارم به غذا خوردن معتاد میشم. باید برم سراغ هنرهای دستی.
-
تشکر ویژه
جمعه 29 خرداد 1394 13:15
با تشکر ویژه از گولوی عزیزم.بالاخره این پیوند ها مرتب شد.
-
توضیح
دوشنبه 25 خرداد 1394 22:57
عزیزان دل وبلاگ مشکل نداره.پست های قدیمی رو از بلاگفا منتقل کردم اینطرف.یه وقت کلا رفت رو هوا ودستمون به جایی بند نشد.فقط حیف کامنت هام.حیف
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 24 خرداد 1394 07:21
عید عید شما مبارک . دعا کنیم حالمان به بهترین حال برگردد. + نوشته شده در چهارشنبه سی ام اسفند ۱۳۹۱ساعت 16:45 توسط سهیلا | آرشیو نظرات ارتباط جونم براتون بگه دنبال همون مریضی یه ماه پیش من رسما نه بو میفهمم نه مزه . از اونطرف آقا پسرای خونه خیلی بهانه گیرن . مونده بودم که چرا اینا نمیگن شوره ترشه یا بی نمک . دیروز موقع...
-
مهربانی
شنبه 23 خرداد 1394 08:25
د ر وجـــود هــــر مــــرد، پسربچه ی چهارساله ی ببین ... که از تو فقط مهربانی و توجه میخواهد، در آغوشش گیر، نوازشش کن... خیالش را راحت کن که هستی، جایی نمیروی، طوری رفتار کن که اطمینان حاصل کند !!! مردهای دیگر برایت مهم نیستند، وقتی با نگرانی مسیر نگاهت را دنبال میکند برگرد و به لبخندی مهمانش کن و بگو، به زبان...
-
هورا
شنبه 23 خرداد 1394 08:20
بالاخره هفته گذشته کار بیمه تموم شد. حالا اگر عمری به دنیا باشه شاید بتونم بازنشستگی بگیرم. با بیمه 12 درصد قرارداد بسته شد که با حداقل حقوق تقریبا ماهی 90 و خورده ای درمیاد. خدا رو شکر.البته برخورد ها در شعبه و کارگزاری بسیار خوب بود ولی بی اطلاعی مراجعان از قوانین کارها رو عقب میانداخت. در صورتی که من قبل از شروع...
-
بیمه 4
شنبه 16 خرداد 1394 14:21
شاد و خوشحال قدح باده به دست رفتم بخش سوابق گفتم این سوابق منو لطفا چک کنید. نگاه کردن . گفتن نیومده. دیگه شاخ هام داشت میزد بیرون. پرینت خودم رو نشون دادم و گفتم اومده اینه.گفتن نه سیستم ما با شما متفاوته. در سیستم ما هنوز نیومده. خوب حالا چکار کنم.گفتن میل خودتونه اگه میخواهید به شعبه قبلی مراجعه کنید. از اون جایی...
-
بیمه 3
دوشنبه 11 خرداد 1394 07:23
رسیدم خونه چند روزی فکرم درگیر بود . بعد به این نتیجه رسیدم که میتونم اون 7 ماه بیمه رو دنبال کنم شاید تونستم زنده اش کنم. از یکی از همکاران سابق مشخصات رو گرفتم و دوباره به سمت شعبه راه افتادم . رفتم و دوباره درخواست جمع آوری سابقه دادم.دوباره گفتند 10 روز دیگه مراجعه کن. یادم رفت بگم یه بار هم رفتم بعد از جمع آوری...
-
حیف
یکشنبه 10 خرداد 1394 21:40
دارم سعی میکنم آرشیوم رو از بلاگفا به این جا منتقل کنم.فقط حیف که نظرات دوستامو نمیتونم.حیف
-
هیولای درون
یکشنبه 10 خرداد 1394 10:14
من ترکیبی از یه کودک درون ،نوجوان درون،خر درون،سگ درون،...و یک هیولای درونه. با بقیه قسمتاش کاری ندارم ولی در مورد هیولای درون خیلی احتیاط کنید . در موقیعیتهایی قرار نگیرید که هیولای درونتون فعال و تقویت بشه . در این شرایطه که زن از بچه هاش میگذره شوهرشو میکشه بچه هاشو سر میبره و هزار تا کار خفن دیگه میکنه بعد ما...
-
تاکسی نوشت
یکشنبه 10 خرداد 1394 10:10
امروز تو تاکسی راننده درددل میکرد که 18 ساله با زنم زندگی میکنم شش ماهه منو با سه تا بچه اش گذاشته رفته .زنم معلمه و ناراحته که چرا تو این مدت حقوقشو تو خونه خرج کرده. من تو خونه غذا میپختم و همه کار خونه با من بودو خانم فقط کتاب میخونده . گفتم اگر انقدر تو خونه بی خاصیت بوده چرا ناراحتی ولش کن بره زندگیشو بکنه شما هم...
-
وبلاگ
یکشنبه 10 خرداد 1394 10:06
آقا این که ما دعوت میکنیم بیایید بلاگ اسکای فک نکنید نسبتی با این وبلاگ دارما. دور از جونتون بلاگ اسکای موقع نظر گذاشتن آدم رو از درجات عرفانی به خدا میرسونه. اما خدایی تا حالا ندیدم برا صاحب وبلاگ مشکل ایجاد کنه . فقط یه ذره غریب گزه. این هم فهمیدم قبل از نظر گذاشتن باید چند بار اون علامت رفرش کردن کد امنیتی رو بزنم....
-
تبلیغ
یکشنبه 10 خرداد 1394 09:49
یه آقایی به نام آقا وحید برام پیغام گذاشته و خواهش کرده وبش رو به پیوند هام اضافه کنم. خوب آخه برادر من پیوند مال دوست و رفیقه.نه برای تبلیغ. خوب من رفتم وبش رو دیدم یه فروشگاه اینترنتیه که موبایل و کامپیوتر داره. والا من چیزی زیادی از این مقوله ها نمیدونم که بخوام نظر بدم. اگر دوست داشتید برید ببینید. اینم برای اینکه...
-
حسادت
یکشنبه 10 خرداد 1394 09:39
وقتی سریال های ترکی رو میبینم به شدت حسودیم میشه . . . . . . . بیاین ادامه مطلب نه به هواشون که واقعا تمیزه. نه به طبیعت زیباشون که همش یه کشتی هم تو دریاشون این ور اون ور میره. به این حسودیم میشه که جووناشون زرت و زرت میرن سربازی . انگار سر شش ماه برمیگردن. بابا کی میخواهیم بفهمیم مدت سربازی باید ششماه باشه.
-
بیمه 2
جمعه 8 خرداد 1394 19:30
روز موعود فرارسید و من سر مست از اینکه دیگه امروز کار تمومه لباس های مرتب پوشیدم و به سمت شعبه رفتم. داخل شعبه در قسمت سوابق پرسیدم این سوابق من اومده گفتند بله. خوشحال و خندان به سمت کارگزاری راه افتادم و از اون سر بالایی خودم رو کشوندم و بعدش هم دو طبقه رفتم بالا. وقتی نوبتم شد خانمی که بررسی میکرد گفت من دوسال از...
-
اولین نفر
جمعه 8 خرداد 1394 18:59
یکی از دوستان آقا مهرداد نویسنده وبلاگ داستان های فروشگاه به بلاگ اسکای نقل مکان کردن.خوش اومدن
-
پیشنهاد
یکشنبه 3 خرداد 1394 11:50
آقا یه پیشنهاد دارم برای بلاگفایی های با وفا یه وبلاگ به همون اسم بلاگفا بسازید موقتا ازش استفاده کنید وقتی اون خونه تون درست شد تشریف ببرید همون جا .ما که دق کردیم
-
بیمه 1
یکشنبه 3 خرداد 1394 11:21
اول اینکه این مدت که نبودم چه اتفاقی برای بلاگفایی ها افتاده. میشه یه نفر توضیح بده. میخوام جریان بیمه رو براتون تعریف کنم شاید برای شما هم قابل استفاده باشه. خوب جونم براتون بگه وقتی فارغ التحصیل شدم یه پسر کوچولو داشتم . سال 69. از قضای روزگار تو یه شرکت خوب و حسابی مشغول کار شدم که بعد از یه ماه بیمه شدم. تقریبا 7...