یه خورشید درخشان

مطالب اجتماعی، کانال تلگرام @starish_shop,اینستاsoheildeco

یه خورشید درخشان

مطالب اجتماعی، کانال تلگرام @starish_shop,اینستاsoheildeco

انزجار


انزجار موقعی اتفاق می افتد که رنجش های پر شمار اما جزئی را بدون رسیدگی رها کرده اید؛ به طوریکه در شما تلنبار شده و انزجار را در شما برانگیخته است.

که ایزد در بیابانت دهد باز

عدالت و لطف خدا
زنى به حضور حضرت داوود (ع) آمد و گفت: اى پیامبر خدا پروردگار تو ظالم است یا عادل؟

داوود (ع) فرمود: خداوند عادلى است که هرگز ظلم نمى کند.

سپس فرمود: مگر چه حادثه اى براى تو رخ داده است که این سؤال را مى کنى؟
زن گفت: من بیوه زن هستم و سه دختر دارم، با دستم ریسندگى مى کنم، دیروز شال بافته خود را در میان پارچه اى گذاشته بودم و به طرف بازار مى بردم تا بفروشم و با پول آن غذاى کودکانم را تهیه سازم ، ناگهان پرنده اى آمد و آن پارچه را از دستم ربود و برد و تهیدست و محزون ماندم و چیزى ندارم که معاش کودکانم را تأمین نمایم .

هنوز سخن زن تمام نشده بود که ...
در خانه داوود (ع) را زدند ، حضرت اجازه وارد شدن به خانه را داد ، ناگهان ده نفر تاجر به حضور داوود (ع) آمدند و هر کدام صد دینار (جمعاً هزار دینار) نزد آن حضرت گذاردند و عرض کردند: این پولها را به مستحقش بدهید. حضرت داوود (ع) از آن ها پرسید : علت این که شما دسته جمعى این مبلغ را به اینجا آورده اید چیست ؟ عرض کردند: ما سوار کشتى بودیم ، طوفانى برخاست ، کشتى آسیب دید و نزدیک بود غرق گردد و همه ما به هلاکت برسیم ، ناگهان پرنده اى دیدیم ، پارچه سرخ بسته اى به سوى ما انداخت ، آن را گشودیم ، در آن شال بافته دیدیم ، به وسیله آن مورد آسیب دیده کشتى را محکم بستیم و کشتى بى خطر گردید و سپس طوفان آرام شد و به ساحل رسیدیم و ما هنگام خطر نذر کردیم که اگر نجات یابیم هر کدام صد دینار، بپردازیم و اکنون این مبلغ را که هزار دینار از ده نفر ماست به حضورت آورده ایم تا هر که را بخواهى ، به او صدقه بدهى.

حضرت داوود (ع) به زن متوجه شد و به او فرمود : پروردگار تو در دریا براى تو هدیه مى فرستد، ولى تو او را ظالم مى خوانى ؟ سپس ‍ هزار دینار را به آن زن داد و فرمود : این پول را در تأمین معاش کودکانت مصرف کن ، خداوند به حال و روزگار تو ، آگاهتر از دیگران است

خود اشتغالی

یکی از دوستان عزیزم کار های بافتنی انجام میده اینم آدرسشه 


اگر دوس داشتید بهش سر بزنید و سفارش بدیدwww.aydabaaf.blogfa.com

وقتی او را دوست میدارید 1

وقتی کسی را دوست داریم به خاطر این دوست داشتن خیلی کارها ‌می‌کنیم و خیلی از رفتارها را انجام نمی‌دهیم :

قسمت اول

1- ‌به او دروغ نمی‌گوییم

دروغ گفتن و هر نوع پنهان کاری نسبت به شخصی که دوستش دارید نه تنها حس اعتماد طرفین را از بین خواهد برد بلکه تداومی ر<09/ برای ابراز دوستی در پی نخواهد داشت. چرا که در یک ارتباط زناشویی توام با عشق و محبت تنها راستی و صداقت است که بنیان تمام رفتارهای منجر به پذیرش متقابل را بوجود می آورد.


2- غرورش را نمی‌شکنیم

گاهی وقت ها شکستن غرور شاید برای رسیدن به خیلی چیزها خوب باشه ولی نه به این شکل که صراحتا برای طرف مقابل بکار ببرید. چون این کار یکنوع خورد کردن شخصیت و ایجاد تنشی را در پی خواهد داشت که شاید در یک زمان کوتاه جبران اینکار چندان هم ساده نباشد.


3- ‌‌به خانواده‌اش و کسانی که دوست دارد احترام می‌گذاریم

‌همسر شما از دل یک خانواده آمده است که اگر آن خانواده نبود، همسر شما نیز امروز در کنار شما نبود، پس به ‌خاطر وجود همسرتان که دوستش دارید باید از خانواده‌اش سپاسگزار باشید و به خاطر وی به آنها احترام ‌بگذارید و مطمئن باشید که همسر شما قدردان این احترام خواهد بود.

نتیجه اخلاقی


یه روز یه خرگوش می ره تو جنگل روباه رو می بینه داره تریاک می کشه!
می گه: آقا روباه این چه کاریه پاشو بدوییم شاد باشیم!
می رن تا می رسن به گرگه می بینن داره حشیش می کشه، خرگوش می گه: آقاگرگه این چه کاریه پاشو شاد باشیم ،بدوییم !
گرگم پا می شه ،می رن 3تایی می رسن به شیره ،می بینن داره تزریق می کنه !
خرگوش می گه: آقا شیره این چه کاریه ؟پاشو بدوییم ورزش کنیم شاد باشیم!
شیره هم می پره می خورتش!
گرگ و روباه می گن چرا خوردیش احمق، این که حرف بدی نزد؟!
شیره می گه: نه بابا این پدر سگ هر روز اکس می زنه می یاد ما رو می دوونه :)))